- عنوان: Custodians of the Cosmos Book 2 (Book of Madness)
- نویسنده: Tim Waggoner
- سال انتشار: 2024
- تعداد صفحه: 286
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 3.26 مگابایت
“هی، R-تو برای دخترت نگاه داری؟” راندال بنکس نگاهی به زن لاغری که به او نزدیک شده بود انداخت و سپس نگاهی گذرا به اطراف انداخت تا ببیند آیا شخص دیگری آنقدر نزدیک است که بشنود. ساعت نزدیک به سه صبح بود، اما افرادی در خیابان بودند – یا چیزهایی که شبیه مردم بودند – اما کسی در آن نزدیکی نبود، بنابراین او توجه خود را به مشتری خود معطوف کرد. اگرچه اوایل اردیبهشت و از نظر فنی بهار بود، اما دمای امشب در اواسط دهه سی بود. زن شبیه اسکلت راه رفتنی بود که با نازک ترین روکش پوست چروکیده پوشیده شده بود، اما با وجود سرما، فقط یک تی شرت لکه دار و یک شلوار ورزشی نخی پوشیده بود. پاهای برهنه اش از خاک سیاه شده بود، یا شاید از قانقاریا. «نمیدانم باید به تو بفروشم یا نه، جس. توهین نمی کنی، اما تو خیلی خشن به نظر می آیی.» “تو شیرین هستی که نگران من شوی، اما من خوبم. هرگز احساس بهتری نداشت.» صدایش یک سوخار خشک بود و نفسش می توانست با بیست قدم یک گاومیش آبی را بیهوش کند. دندانهایش خاکستری بود و نرم به نظر میرسید، گویی از دانههای کوچک خاک رس شکل گرفته بود، و آنچه از موهای رنگآب ظرفش باقی مانده بود، مات و رشتهای بود. جس در چند هفته گذشته مشتری دائمی او بود، اما رندال نمیدانست نام خانوادگی او چیست یا اینکه جس نام اصلی اوست یا نه. او هم نمی دانست چند ساله است. به نظر می رسید بیش از صد سال داشته باشد – که در این قسمت از شهر غیرممکن نبود – اما او می توانست سی یا حتی جوان تر باشد. Darkgaze بر ذهن و بدن کاربر تأثیر می گذارد، اما مشتریان او همیشه برای خرید بیشتر مراجعه می کنند. تا اینکه نتوانستند.
“Hey, R—you got some Gaze for your girl?” Randal Banks glanced at the emaciated woman who had approached him, and then took a quick look around to see if anyone else was close enough to overhear. It was nearly three a.m., but there were people out on the street—or things that looked like people—but no one was nearby, so he turned his attention back to his customer. Although it was early May and technically spring, the temperature tonight was in the mid-thirties. The woman looked like a walking skeleton covered with the thinnest veneer of wrinkled skin, but despite the cold, she wore only a stained T-shirt and threadbare sweatpants. Her bare feet were black with dirt, or maybe from gangrene. “I don’t know if I should sell you any, Jess. No offense, but you’re looking pretty rough.” “You’re sweet to worry about me, but I’m good. Never felt better.” Her voice was a dry rasp, and her breath could stun a water buffalo at twenty paces. Her teeth were gray and looked soft, as if shaped from small nubs of clay, and what remained of her dishwater-colored hair was matted and stringy. Jess had been a regular customer the last few weeks, but Randal had no idea what her last name was, or if Jess was even her real first name. He didn’t know how old she was, either. She looked like she was well over a hundred—which wasn’t impossible in this part of town—but she could’ve been thirty, or even younger. Darkgaze took a toll on a user’s mind and body, but his customers always came back for more. Until they couldn’t.
این رمان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
نظرات کاربران