مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “یک درونگرا – سکسکه اتصال” این Gyaru برای من سر به پا است – جلد سوم

بازدید 732
  • عنوان: An Introverts, Hookup Hiccups, This Gyaru Is Head Over Heelsfor me, Vol 3
  • نویسنده: Yuishi
  • سال انتشار: 2024
  • تعداد صفحه: 214
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 8.69 مگابایت
وقتی اتفاقی غیرمنتظره می افتد، مردم چگونه واکنش نشان می دهند؟ شرط می بندم از فردی به فرد دیگر متفاوت است. ممکن است یک نفر یخ بزند و برای گفتن چیزی تلاش کند. دیگری ممکن است با صدای بلند فریاد بزند. سپس آن دسته از افرادی هستند که شروع به سخن گفتن می کنند و نمی توانند متوقف شوند. باید همه جور آدمی وجود داشته باشد. اما من کدوم بودم؟ فکر می‌کردم من از آن دسته‌ای هستم که یخ می‌زنم و تلاش می‌کنم واکنشی نشان دهم. حتی وقتی در آن روز سرنوشت ساز صحبت های نانامی سان و دوستانش را شنیده بودم، تنها کاری که می توانستم بکنم این بود که آنجا بایستم و گوش کنم. به هر حال من به این فکر می کردم، در حالی که به صورت ننامی سان که خواب بود خیره شدم. فقط برای اینکه سردرگمی وجود نداشته باشد: من با او یا چیزی نخوابیدم. من در اتاق دیگری خوابیده بودم و همین الان آمدم تا او را بیدار کنم. ظاهراً، نانامی سان معمولاً تا الان بیدار بود، اما شاید به خاطر همه هیاهوهای دیروز، بیشتر از حد معمول از خواب بیدار شود. به همین دلیل به من محول شده بود که او را بیدار کنم. اما وقتی بیدار شد چه واکنشی نشان می داد؟ از این فکر به نوعی ترسیده بودم اما کمی کنجکاو هم بودم. “مننگ… ها؟” همانطور که هنوز در تعجب بودم، ننامی سان آهی شایان ستایش کشید و به آرامی چشمانش را باز کرد. به نظر می رسید که قبل از اینکه حتی بتوانم چیزی به او بگویم از خواب بیدار شده بود. واقعاً عجیب بود که او از خواب بیدار شود، درست همان طور که فکر می کردم آرزو می کردم می توانستم آن را ببینم. پلک های نانامی سان شروع به بال زدن کردند و تا نیمه راه یخ زدند. گفتم: «صبح بخیر، ننامی سان». نانامی سان با دیدن من از هر حرکتی دست کشید و در جای خود یخ زد. سپس، پس از یک لحظه سکوت، بالاخره یک “ها؟” گیج کننده گفت: از نظر ظاهری، او همان آدمی بود که من داشت – یخ زده بود، مطمئن نبود چه بگوید. ظاهراً مغز او کاملاً با این موقعیت برخورد نکرده بود. در حالی که چشمانش به چشمان من بسته شده بود، در پتوهایش پیچیده بود و یک اینچ تکان نمی‌خورد. تقریباً انگار داشت از یک ژست بازی تقلید می کرد. ننامی سان با دستانش که هنوز پتو را گرفته بود، در حالی که بدنش را پوشانده بود، به آرامی نشست. آیا او احساس سرما می کرد؟ از چپ به راست به اطراف نگاه کرد و سپس در حالی که سرش را کج کرده بود نگاهش را به من برگرداند.

How do people react when something unexpected happens? I bet it varies from person to person. One person might freeze and struggle to say anything; another might scream out loud. Then there’s the type of person who starts blabbering and just can’t stop. There have to be all kinds of people. But which one was I? I supposed I was the type who’d freeze and struggle to react. Even when I’d overheard Nanami-san and her friends talking on that fateful day, all I could do was stand there and listen. That’s what I was thinking, anyway, as I gazed at Nanami-san’s face as she slept. Just so there’s no confusion: I didn’t sleep with her or anything. I’d slept in a different room, and I just now came in to wake her up. Apparently, Nanami-san was usually awake by now, but she was taking way longer than usual to wake up, perhaps because of all the commotion yesterday. That’s why I’d been assigned the task of waking her. But how would she react when she did wake up? I was kind of scared by the thought but also a little curious. “Mnngh… Huh?” As I was still wondering, Nanami-san let out an adorable sigh and slowly opened her eyes. It seemed she’d woken before I could even say anything to her. It was uncanny, really, for her to wake up just as I was thinking I wished I could see it. Nanami-san’s eyelids began to flutter open—and froze halfway. “Good morning, Nanami-san,” I said. Seeing me, Nanami-san stopped any and all movement and froze in place. Then, after a long moment of silence, she finally let out a confused “Huh?” By the looks of things, she was the same type of person as me— she was frozen, unsure what to say too. Apparently, her brain hadn’t quite caught up to the situation. With her eyes locked with mine, she remained wrapped in her blankets and didn’t move an inch. It was almost as if she were imitating a pose from a game. Her hands still grasping the blanket, Nanami-san slowly sat up while keeping her body covered. Was she feeling chilly? She looked around from left to right and then, tilting her head, returned her gaze to me.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: An Introverts, Hookup Hiccups, This Gyaru Is Head Over Heelsfor me, Vol 3

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید

آموزش نقاشی سیاه قلم کانال واتساپ