مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “بازی عروسی”

  • عنوان: The Wedding Game
  • نویسنده: Elle Cook
  • سال انتشار: 2025
  • تعداد صفحه: 143
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 1.07 مگابایت
«با داماد بریم؟» با شوک کلمات را با صدای بلند زمزمه می‌کنم و جمله‌ی «ببخشید. نه. منظورم ساقدوش داماد بود.» در حالی که سر میز صبحانه نشسته بودیم، به اشتباه خودش می‌خندد. «با ساقدوش داماد بریم. به خاطر خدا با داماد نریم.» خم می‌شود، داماد را خط می‌زند و کلمه ساقدوش داماد را جایگزین می‌کند. زیر لب می‌گویم «سلام» و برای کسانی که از قبل سر میز ما نشسته‌اند و سعی می‌کنند با بغل‌دستی‌هایشان مودبانه صحبت کنند، سر تکان می‌دهم. طبق معمول چون دیر رسیده بودیم، در انتهای کلیسا گیر افتاده بودیم، بنابراین اصلاً نمی‌دانم ساقدوش داماد واقعاً چه شکلی است. همینطور که نشسته‌ایم، آرام می‌پرسم: «اگر دوست دختر داشته باشد چه؟» اسکارلت زیر لب می‌گوید: «پس این کار را نکنید. معلوم است که هست.» معلوم است. دستور من برای اینکه با ساقدوش‌ها قرار بگذارم، کمتر جنبه‌ی جسارت دارد و بیشتر بخشی از چیزی است که من و اسکارلت آن را بینگوی عروسی نامیده‌ایم – بازی‌ای که برای کمی سرگرمی و گذراندن وقت در عروسی‌های زیادی که در دو سه سال گذشته به آنها دعوت شده‌ایم، توسعه داده‌ایم. من یک جدول بینگو برای خودم درست می‌کنم، اسکارلت یکی برای خودش می‌نویسد و سپس به یکدیگر یک دستورالعمل «بیرون از خانه» می‌دهیم که قرار است مانع از پر شدن هر یک از ما شود. معمولاً فقط یک خنده است، اما وقتی اینجا در سالن ضیافت مجلل خانه‌های روستایی گرجستانی پشت میزمان نشسته‌ایم و هشت غریبه‌ی دیگر هم مشغول خوردن پیش‌غذاهایشان هستند، برگه‌ی بینگوی عروسی‌ام را بررسی می‌کنم تا ببینم تا اینجا چه چیزی را می‌توانم انجام دهم. با دستور برای گرفتن ساقدوش‌ها، حالا کمی نگرانم که از منطقه‌ی امن خودم خارج شده باشیم. اگرچه، انصافاً، به اسکارلت هم تقریباً به همان اندازه دستور خلع سلاح‌کننده‌ای داده‌ام که شماره تلفن پیشخدمت را بگیرد. حالا که جدول‌های بینگو را مقایسه می‌کنم، فکر می‌کنم او در آموزش من ناعادلانه عمل کرده است. یا شاید من در آموزش او خیلی سهل‌انگارانه عمل کرده‌ام. این آخرین مورد است: آخرین عروسی تابستان و بنابراین ما شرط‌بندی را بالا برده‌ایم. جوایزی هم برای بردن وجود دارد. این عروسی جورجیا است – دوست اسکارلت از دانشگاه، که در طول سال‌ها یک یا دو بار او را دیده‌ام، اگرچه اسکارلت مدت‌هاست او را ندیده است. عروسی جورجیا، با فضای بزرگ خانه روستایی و ظاهری شیک و هوشیار اما به زودی مست شدن در اوایل سی و چند سالگی، تمام نشانه‌های تقریباً هر عروسی که قبل از آن بوده است را به همراه دارد، به هر حال برای ما. چون عروسی‌ها همه یکسان هستند، اینطور نیست؟ و واقعاً نیازی هم نیست که اینطور باشند. یک نسخه بریده شده و نگه‌داشتنی از یک عروسی می‌تواند به راحتی به عروس بعدی و سپس بعدی و بعدی منتقل شود. فکر می‌کنم به همین دلیل است که وقتی دسته گل گرفته می‌شود، همه ما تصدیق می‌کنیم که نوبت زن بعدی است که همان حرکات دختری را که گل‌ها را به سمتش پرتاب کرده است، انجام دهد. آن دسته گل می‌تواند یک عصای رله نیز باشد. اما شاید این عروسی متفاوت باشد. شاید این شروع چیزی را نوید دهد، یا برای اسکارلت یا برای من. یا حتی بهتر از آن، برای هر دوی ما.

‘Get off with the groom?’ I squeak the words in shock as I read out the dare my best friend Scarlet has set me. ‘Sorry. No. That’s meant to say best man.’ She chuckles at her own mistake while we take our seats at the wedding breakfast. ‘Get off with the best man. Don’t get off with the groom, for God’s sake.’ She leans over, crosses out groom and replaces the word with best man. I murmur ‘hello’ and nod a greeting to those already seated at our table, who are attempting polite conversation with those next to them. We’d been stuck at the back of the church because we’d arrived late, as per usual, so I have no idea what the best man actually looks like. ‘What if he has a girlfriend?’ I ask quietly as we sit. ‘Don’t do it then,’ Scarlet mutters. ‘Obviously.’ Obviously. My instruction to get off with the best man is less of a dare and more part of what Scarlet and I have dubbed wedding bingo – a game we’ve developed for a bit of fun to pass the time at the many weddings we’ve been invited to over the past two to three years. I compile a bingo grid for myself, Scarlet writes one for herself and then we give each other one ‘out there’ instruction that’s meant to scupper either of us from getting a full house. It’s usually just a giggle, but as we sit here in the ornate Georgian country-house banqueting hall at our table full of eight other strangers tucking into their starters, I scan my wedding-bingo sheet to see what I can tick off so far. With the instruction to get off with the best man, I’m now a bit concerned we’re venturing out of my comfort zone. Although, in fairness, I’ve given Scarlet an almost equally disarming instruction to get a waiter’s telephone number. Now that I compare our bingo grids, I think she’s been unfair with my instruction. Or perhaps I’ve been too light with hers. This is the last one: the final wedding of the summer and so we’ve upped the ante. There are prizes to be won. This is Georgia’s wedding – Scarlet’s friend from university, who I’ve met once or twice over the years, although Scarlet’s not seen her in ages. Georgia’s wedding, with its big country-house setting and elegantly sober but soon-to-be-drunk earlythirty- somethings, carries all the hallmarks of almost every wedding that’s come before it, for us anyway. Because weddings are all the same, aren’t they? And they really need not be. A cut-out-and-keep version of one wedding can so easily be transferred over to the next bride and then the next, and the next. I suppose that’s why, when the bouquet is caught, we all acknowledge that it heralds the turn of the next woman to go through the same motions as the girl who’s just thrown the flowers in her direction. That bouquet might as well be a relay baton. But maybe this wedding will be different. Perhaps it heralds the start of something, either for Scarlet or for me. Or, even better, for both of us.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: The Wedding Game

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید