مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “متاسفم شما مثل من نیستی”

بازدید 603
  • عنوان: sorry you’re not my type
  • نویسنده: Sudeep Nagarkar
  • سال انتشار: 2014
  • تعداد صفحه: 94
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 0.73 مگابایت

بدون مقدار قهوه، بدون مقدار گریه، بدون مقدار ویسکی، بدون مقدار شراب … من باید تو را داشته باشم، صدای مسحور کننده ای را خواند که با دوستم ساکشی در میا بلا سرد می شدم. ساکشی، یکی از بهترین دوستان من، بدون زحمت زیبا بود. او قد متوسطی داشت، شانه های باریک، پاهای باریک و کمری کوچک. او یک هوای اعتماد به نفس نسبت به او داشت. فرهای سیاه جت او در نسیم غروب مانند امواج سیاهی که در شب های طوفانی بر روی اقیانوس می وزند می وزد. پوست روشن او می درخشید و چشمانش جرقه ای داشت که می توانست جنگل ها را به آتش بکشد. اما بهترین ویژگی او لبخندش بود. او می توانست هر مهمانی را فقط با لبخندش روشن کند. من او را به عنوان یک دوست تحسین می کردم زیرا او همیشه در هر زمان که به کسی نیاز داشتم در کنار من بود. دوستی ما بیش از یک دهه بود، اما به دلیل فاصله زیاد بینمان، نمی‌توانستیم همدیگر را ملاقات کنیم. من اطلاعات کمی در مورد مکان های خوب برای غذا خوردن در دهلی داشتم، بنابراین از ساکشی خواسته بودم که تصمیم بگیرد کجا بروم. وقتی حدود ساعت 10 شب به میا بلا رسیدیم، ساکشی به من گفت که باید از سه طبقه بالا برویم. به ساکشی التماس کردم که خسته ام، اما او لجباز ماند و مرا به طبقه بالا برد. وقتی به پشت بام رسیدیم، لبخند بزرگی روی لبم بود. تمام خستگی من به هوا تبخیر شد. منظره فوق العاده ای از دریاچه داشت و نسیم سرد آن را شگفت انگیزتر می کرد. ساکشی را در آغوش گرفتم که بعد از یک روز کاری خسته کننده، یک عصر دلپذیر را به من هدیه داد. سفارشمون رو دادیم و منتظر شدیم تا ظرف ها برسه. او به آواز خواندن ادامه داد: «نه قهوه، نه گریه…». صدای خواننده مرا طلسم کرد.

No amount of coffee, no amount of crying, no amount of whiskey, no amount of wine… I gotta have you,’ sang the mesmerzing voice while I chilled with my friend Sakshi at the Mia Bella pub. Sakshi, one of my best friends, was effortlessly beautiful. She was of medium height, with narrow shoulders, slender legs, and a tiny waist. She had an air of confidence about her. Her jet-black curls blew in the evening breeze like the black waves that blow over the ocean on stormy nights. Her fair skin glowed and her eyes had the spark that could set forests ablaze. But her best feature was her smile. She could light up any party with just her smile. I admired her as a friend since she had always stood by me whenever I needed someone. Our friendship was over a decade old but we couldn’t meet very often due to the long distance between us. I had little clue about good places to eat in Delhi, so I had asked Sakshi to decide where to go. When we reached Mia Bella around 10 pm, Sakshi told me that we needed to climb three floors. I pleaded with Sakshi that I was tired, but she remained stubborn and took me upstairs. By the time we reached the rooftop, I had a big smile on my face. All my tiredness evaporated into thin air. It had a terrific view of the lake and the cold breeze made it feel even more amazing. I hugged Sakshi for gifting me a pleasant evening after a tiresome day at work. We placed our order and waited for the dishes to arrive. ‘No amount of coffee, no amount of crying…’ he continued singing. The voice of the singer left me spellbound.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: sorry you’re not my type

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید