مجله علمی تفریحی بیبیس
0

ترجمه فارسی و انگلیسی نامه 41 نهج البلاغه (نکوهش یک مدیر خیانتکار و سوء استفاده از بیت المال) با فایل صوتی

بازدید 312

نامه اى از آن حضرت (ع) به يكى از كارگزاران خود:
اما بعد. تو را در امانت خود شريك كردم. و يار و همراز خود شمردم و هيچيك از افراد خاندان من در غمخوارى و يارى و امانتدارى در نزد من همانند تو نبود. چون ديدى كه روزگار بر پسر عمت چهره دژم كرده و دشمن، آهنگ جنگ نموده و امانت مردم تباهى گرفته و اين امت به تبهكارى دلير شده و پراكنده و بيسامان گرديده، تو نيز با پسر عمت دگرگون شدى و با آنان كه از او رخ برتافته بودند، رخ بر تافتى و چون ديگران او را فرو گذاشتى و با خيانتكاران همرأى و همراز شدى. نه پسر عمت را يارى كردى و نه امانتش را ادا نمودى. گويى در همه اين احوال، مجاهدتت براى خدا نبوده و گويى براى شناخت طاعت خداوند حجت و دليلى نمى شناخته اى شايد هم مى خواسته اى كه بر اين مردم در دنيايشان حيله كنى و به فريب از غنايمشان بهره مند گردى.
چون فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و شتابان، تاخت آوردى و برجستى و هر چه ميسرت بود از اموالى كه براى بيوه زنان و يتيمان نهاده بودند، برگرفتى و بربودى، آنسان، كه گرگ تيز چنگ بز مجروح را مى ربايد. اموال مسلمانان را به حجاز بردى، با دلى آسوده، بى آنكه، خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى. واى بر تو، چنان مى نمودى كه ميراث پدر و مادرت را به نزد آنها مى برى. سبحان الله، آيا به قيامت ايمانت نيست، آيا از روز حساب بيمى به دل راه نمى دهى. اى كسى كه در نزد من از خردمندان مى بودى، چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست و، حال آنكه، آنچه مى خورى و مى آشامى از حرام است. كنيزان خواهى خريد و زنان خواهى گرفت، آن هم از مال يتيمان و مسكينان و مؤمنان و مجاهدانى كه خدا اين مالها را براى آنها قرار داده و بلاد اسلامى را به آنان محافظت نموده است.

[ The following is a letter written to a Governor who left Imam Ali (a) and ran away with Public Treasury, this man was a cousin of Imam Ali (a) and was his confidant. Some historians say that he was Abdullah bin Abbas who was Imam’s cousin and had once behaved in this way. ]

After glorifying Allah and praising the Holy Prophet (s) let it be known to you that I trusted you and appointed you on a very responsible post. I did this under the impression that from my own clan nobody will prove more sympathetic, more helpful and more trustworthy to me than you. But when you found that the times have gone against your cousin, his enemies are on the war path, wealth of the country is being recklessly plundered, the nation has lost sight of the true path of religion and it is confused and confounded, then you have also changed colour. You have forsaken your cousin, you left him along with other deserters and by joining the gang of dishonest persons, you have also betrayed the trust I reposed in you. You have changed so much that you have not only lost the sense of sympathy for your cousin but you have also lost the sense of honesty and virtue. Your present behaviour indicates that you have never been sincere, as if your participating in jihad (the Holy Wars) was not in the cause of Allah and as if the true light of religion had never illuminated the dark recesses of your mind. Along with the majority, you had also participated in jihad to amass wealth under the pretence of serving Allah and religion and awaited opportunities to decamp with wealth of the Islamic State. And when the opportunity presented itself to you to be dishonest to your heart’s content and when you found your ruler seriously engaged somewhere else you jumped at the evil chance, you invaded the Public Treasury and looted as much as was possible for you, the money which was reserved for widows, orphans and the poor.

فایل صوتی فارسی مربوط به این نامه را از لینک ذیل دانلود نمایید:

Download: Nahjul-Balagah-Letter-41

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.