ستایش خداوندی را سزاست كه حمد و ستایش را به نعمتها، و نعمتها را به شكرگزاری پیوند داد! خدای را بر نعمتهایش آ نگونه ستایش میكنیم كه بر بلاهایش. و برای به راه آوردن نفسِ سركش كه در برابر اوامر الهی سُستی می كند و در ارتكاب زشتیها كه نهی فرمود، شتاب دارد، از خدا یاری میخواهیم، و از گناهانی كه علم خدا به آنها احاطه دارد و كتابش آنها را برشمرده و ثبت كرده، طلب آمرزش میكنیم. علم خداوندی كه كمترین نارسایی نداشته و كتابی كه چیزی را وانگذاشته است. به خدا ایمان داریم، ایمان كسی كه غیبها را به چشم خود دیده، و بر آنچه وعده داده اند آگاه است، ایمانی كه اخلاص آن شرك را زدوده، و یقین آن شك را نابود كرده است. و گواهی می دهیم كه خدایی نیست جز خدای یكتا، نه شریكی دارد و نه همتایی، و گواهی میدهیم كه محمد بنده و فرستادۀ اوست «كه درود خدا بر او و خاندانش باد ». این دو گواهی (شهادتین) گفتار را بالا می برند، و كردار و عمل را به پیشگاه خدا می رسانند، ترازویی كه این دو گواهی را در آن نهند سبك نباشد، و اگر بردارند با چیز دیگری سنگین نخواهد شد. ای بندگان خدا! شما را به تقوای الهی سفارش میكنم، كه زاد و توشۀ سفر قیامت است. تقوا توشه ای است كه به منزل رسانَد، پناهگاهی است كه ایمن می گرداند. بهترین گوینده آن را به گوش مردم خوانده و بهترین شنونده آن را فرا گرفت، پیامبری كه بهتر از هر كس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده، دعوت خود را به خوبی شنواند، و شنونده خود را رستگار گرداند. ای بندگان خدا! همانا تقوای الهی دوستان خدا را از انجام محرّمات باز می دارد، و قلبهایشان را پر از ترس خدا می سازد، تا آن كه شبهای آنان با بی خوابی و روزهایشان با تحمّل تشنگی و روزه داری، سپری می گردد، كه آسایش آخرت را با رنج دنیا و سیراب شدن آنجا را با تحمّل تشنگی دنیا به دست آوردند. اجل و مرگ را نزدیك دیده و در اعمال نیكو شتاب كرده اند، آرزوهای دنیایی را دروغ خواندند و مرگ را به درستی نِگَریستند. آری، همانا دنیا خانۀ نابود شدن، رنج بردن از دگرگونی ها و عبرت گرفتن است، و از نشانۀ نابودی، آن كه، روزگار كمان خود را به زِه كرده، تیرش به خطا نمی رود، و زخمش بهبودی ندارد؛ زنده را با تیر مرگ هدف قرار می دهد، و تندرست را با بیماری از پا درمی آورد، و نجات یافته را به هلاكت می كشاند. دنیا خورنده ایست كه سیری ندارد، و نوشنده ای است كه سیراب نمی شود. و نشانۀ رنج دنیا آن كه آدمی، جمع آوری می كند آنچه را كه نمی خورد، و می سازد بنایی كه خود در آن مسكن نمیكند، پس به سوی پروردگار خود می رود، نه مالی برداشته و نه خانه ای به همراه برده است. و نشانۀ دگرگونی دنیا آن كه، كسی كه دیروز مردم به او ترحّم می كردند، امروز حسرت او را می خورند و آن كس را كه حسرت او میخوردند امروز به او ترحّم می كنند، و این نیست مگر برای نعمتهایی كه به سرعت دگرگون میشود، و بلاهایی كه ناگهان نازل می گردد. و نشانۀ عبرت انگیز بودن دنیا، آن كه، آدمی پس از تلاش و انتظار تا می رود به آرزوهایش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسیده، امیدش را قطع میكند، نه به آرزو رسیده، و نه آنچه را آرزو داشته باقی می ماند. سبحان اللّه! شادی دنیا چه فریبنده وسیراب شدن از آن، چه تشنگی زاست! و سایۀ آن، چه سوزان است! نه زمان آمده را میشود رد كرد و نه گذشته را می توان بازگرداند، پس منزّه و پاك است خداوند! چقدر زنده به مرده نزدیك است برای پیوستن به آن و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته!. چیزی بدتر از شرّوبدی نیست جز كیفر و عذاب آن و چیزی نیكوتر از خیرونیكی وجود ندارد جز پاداش آن. همه چیز دنیا، شنیدن آن بزرگتر از دیدن آن است، و هر چیز از آخرت دیدن آن بزرگتر از شنیدن آن است. پس كفایت می كند شما را شنیدن از دیدن، و خبر دادن از پنهانی های آخرت. آگاه باشید! هرگاه از دنیای شما كاهش یابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنیای شما افزوده شود. چه بسا كاهش یافته هایی كه سودآور است، و افزایش داشته هایی كه زیان آور بود، همانا به آنچه فرمان داده شدید، گسترده تر از چیزی است كه شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بیش از چیزی است كه بر شما حرام كرده اند. پس آنچه را كه اندك است، برای آنچه كه بسیار است ترك كنید، و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه كه شما را در گشایش قرار دادند، انجام ندهید. خداوند روزی شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نباید روزی تضمین شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم دارید، با اینكه به خدا سوگند آن چنان نادانی و شكّ و یقین به هم آمیخته است كه گویا روزیِ تضمین شده بر شما واجب است، و آنچه را كه واجب كرده اند، برداشتند. پس در اعمال نیكو شتاب كنید، و از فرارسیدن مرگ ناگهانی بترسید، زیرا آنچه از روزی كه از دست رفته، امید بازگشت آن وجود دارد، امّا عمر گذشته را نمیشود بازگرداند. آنچه را امروز از بهرۀ دنیا كم شده، میتوان فردا به دست آورد، امّا آنچه دیروز از عمر گذشته، امید به بازگشت آن نیست،به آینده امیدوار و از گذشته ناامید باشید. (از خدا بترسید و جز بر مسلمانی نمیرید.)
About abstemiousness, fear of Allah and importance of providing for the next life
Praise be to Him Who makes praise followed by bounty and bounty with gratefulness. We praise Him on His bounties as on His trials. We seek His help against these hearts which are slow to obey what they have been commended but quick towards what they have been desisted from. We seek His forgiveness from that which His knowledge covers and His document preserves – knowledge which does not leave anything and a document which does not omit anything. We believe in Him like the belief of one who has seen the unknown and has attained the promised rewards – belief, the purity whereof keeps off from belief in partners of Allah, and whose conviction removes doubt. We stand witness that there is no god but Allah, the One, Who has no partner for Him, and that Muhammad is His slave and His Prophet, Allah may bless him and his descendants. These two testimonies heighten the utterance and raise the act. The scale wherein they would be placed would not be light while the scale from which they are removed would not become heavy. Enjoining people to Piety O’ creatures of Allah! I advise you to have fear of Allah which is the provision (for the next world) and with it is (your) return. The provision would take you (to your destination) and the return would be successful. The best one, who is able to make people listen has called towards it and the best listener has listened to it. So the caller has proclaimed and the listener has listened and preserved. O’ creations of Allah! certainly fear of Allah has saved the lovers of Allah from unlawful items and gave His dread to their hearts till their nights are passed in wakefulness and their noons in thirst. So they achieve comfort through trouble and copious watering through thirst. They regarded death to be near and therefore hastened towards (good) actions. They rejected their desires and so they kept death in their sight. Then, this world is a place of destruction, tribulations, changes and lessons. As for destruction, the time has its bow pressed (to readiness) and its dart does not go amiss, its wound does not heal; it afflicts the living with death, the healthy with ailment and the safe with distress. It is an eater who is not satisfied and a drinker whose thirst is never quenched. As for tribulation, a man collects what he does not eat and builds wherein he does not live. Then he goes out to Allah without carrying the wealth or shifting the building. As for its changes, you see a pitiable man becoming enviable and an enviable man becoming pitiable. This is because the wealth has gone and misfortune has come to him. As for its lessons, a man reaches near (realisation of) his desires when (suddenly) the approach of his death cuts them; then neither the desire is achieved nor the desirer spared. Glory to Allah, how deceitful are its pleasures, how thirst-rousing its quenching and how sunny its shade. That which approaches (i.e. death) cannot be sent back, he who goes away does not return. Glory to Allah, how near is the living to the dead because he will meet him soon and how far is the dead from the living because he has gone away from him. Certainly nothing is viler than evil except its punishment, and nothing is better than good except its reward. In this world everything that is heard is better than what is seen, while of everything of the next world that is seen is better than what is heard. So you should satisfy yourself by hearing rather than seeing and by the news of the unknown. You should know that what is little in this world but much in the next is better than what is much in this world but little in the next. In how many cases little is profitable while much causes loss. Certainly that which you have been commanded to do is wider than what you have been refrained from, and what has been made lawful for you is more than what has been prohibited. Then give up what is less for what is much, and what is limited for what is vast. Allah has guaranteed your livelihood and has commanded you to act. Therefore, the pursuit of that which has been guaranteed to you should not get preference over that whose performance has been enjoined upon you. But by Allah, most certainly the position is that doubt has overtaken and certainty has been shattered and it seems as if what has been guaranteed to you is obligatory on you and what was made obligatory on you has been taken away from you. So, hasten towards (good) actions and dread the suddenness of death, because the return of age cannot be hoped for, as the return of livelihood can be hoped for. Whatever is missed from livelihood today may be hoped tomorrow with increase, but whatever is lost from the age yesterday, its return cannot be expected today. Hope can be only for that which is to come, while about that which is passed there is only disappointment. So “fear Allah as He ought to be feared and do not die until you are (true) Muslim.” (Qur’an , 3:102)
فایل صوتی فارسی مربوط به این خطبه را از لینک ذیل دانلود نمایید:
Download: Nahjul-Balagah-Sermon-114
نظرات کاربران