نمیدونم
I Don’t know
از این زندگیِ خالی
From this vacant life
منو ببر به اون سالی
take me to that (The) year
که تو اسممو پرسیدی
(in) which you asked my name
به روزی که منو دیدی
to the day you met me
به پلههای خاموشی
to the Dark stairs
که با من، رو به رو میشی
(on) which you face me
یه جور زل بزن انگاری
stare like
نمیشه، نمیشه چِشم بَرداری
you can‘t take your eyes off
منو ببر به دنیام و
take me to my world
به اون دستا که میخوام و
to those hands i want
به اون شبا که خندونم
to those nights (in) which i am happy
که تقدیرو نمیدونم
(in) which i don‘t know the destiny
به اون شبا که خندونم
to those nights (in) which i am happy
که تقدیرو نمیدونم
(in) which i don’t know the destiny
از این اشکی که میلرزه
from this tear which is shivering
منو ببر به اون لحظه
take me to that moment
به اون ترانهٔ شادی
to that joyful song
که تو یادِ من افتادی
which made you think of me
به احساسی که درگیره
to the feeling which is involved
به حرفی، که نفسگیره
to the word which is breathtaking
از این دنیا که بیذوقه
from this world which is apathetic
منو ببر به اون موقع
take me to that time ( /situation)
به اون موقع
to that time
منو ببر به دنیام و
take me to my world
به اون دستا که میخوام و
to those hands i want
به اون شبا که خندونم
to those nights (in) which i am happy
که تقدیرو نمیدونم
(in) which i don’t know the destiny
به اون شبا که خندونم
to those nights (in) which i am happy
که تقدیرو نمیدونم
(in) which i don’t know the destiny
از این دوریِ طولانی
from this long separation
منو ببر به دورانی
bring me to that time
که هر لحظه، تو اونجایی
(in) which you are there every moment
زیرِ بارونِ تنهایی
under solitude’s rain
منو ببر به اون حالت
take me to that state
همون حرفا، همون ساعت
(to) those words , (to) that hour
به اندوهِ غروبی که
to Grief of a sunset (that)
به دلشورهٔ خوبی که
to the good Anxiety that
تو چشمام خیره میمونی
you stare at my eyes
به من چیزی بفهمونی
to make me understand something
منو ببر به دنیام و
take me to my world
به اون دستا که میخوام و
to those hands i want
به اون شبا که خندونم
to those nights (in) which i am happy
که تقدیرو نمیدونم
(in) which i don‘t know the destiny
به اون شبا که خندونم
to those nights (in) which i am happy
که تقدیرو نمیدونم
(in) which i don’t know the destiny
نمیدونم، نمیدونم
i don’t know, i don’t know
(منو ببر به دنیام و…)
take me to my world
نظرات کاربران