مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود آهنگ Famous blue raincoat از Leonard Cohen با متن و ترجمه

بازدید 2146

It’s four in the morning, the end of December
ساعت چهار صبحه، اخرای دسامبر

I’m writing you now just to see if you’re better
دارم برات نامه مینویسم تا ببینم حالت بهتر شده یا نه!

New York is cold, but I like where I’m living
نیویورک سرده اما من جایی روکه زندگی می کنم دوست دارم

There’s music on Clinton Street all through the evening.
تموم بعد از ظهر توی خیابون کلینتون صدای موسیقی میاد.

I hear that you’re building your little house deep in the desert
شنیدم که داری خونه کوچیکتو وسط بیابون می سازی

You’re living for nothing now, I hope you’re keeping some kind of record
حالا که چیزی نیست که به خاطرش زندگی کنی، امیدوارم یه جوری همه چیزو ثبت کنی.

Yes, and Jane came by with a lock of your hair
و جین با یه دسته از موهای تو اومد

She said that you gave it to her
گفت که تو اونو بهش دادی

That night that you planned to go clear
همون شبی که تصمیم گرفتی پاک بشی

Did you ever go clear?
ولی آیا هرگز پاک شدی؟

Ah, the last time we saw you you looked so much older
آه، آخرین باری که تورو دیدیم خیلی پیرتر به نظر میرسیدی

Your famous blue raincoat was torn at the shoulder
سرشانه بارونی معروف آبیت پاره بود

You’d been to the station to meet every train
چشم انتظار تک تک قطارها به ایستگاه رفته بودی

And you came home without Lili Marlene.
و بدون لی لی مارلین به خونه برگشتی.

And you treated my woman to a flake of your life
و تو زن منو به خاطر تکه کوچکی از زندگیت بازی دادی

And when she came back she was nobody’s wife.
و وقتی اون برگشت دیگه زن هیچکس نبود.

Well I see you there with the rose in your teeth
من هنوز تو رو اونجا، با یک شاخه گل سرخ بین دندونات میبینم

One more thin gypsy thief
یه دزد کولی لاغر دیگه!

Well I see Janes awake.
خب میبینم که جین بیدار شده

She sends her regards.
سلام می رسونه

And what can I tell you my brother, my killer
چی می تونم بهت بگم برادر من؟ قاتل من؟

What can I possibly say?
چی می تونم بگم؟

I guess that I miss you, I guess I forgive you
فک کنم دلم برات تنگ شده، فک کنم تو رو بخشیدم

Im glad you stood in my way.
خوشحالم که جلوی راهم وایستادی

If you ever come by here, for Jane or for me
اگر روزی راهت به این اطراف افتاد، به خاطر جین یا به خاطر من

And your enemy is sleeping, and his woman is free
دشمنت خوابیده و زنش آزاده

Yes, and thanks, for the trouble you took from her eyes
بله، و ممنونم به خاطر غمی که از چشماش پاک کردی

I thought it was there for good so I never tried.
فکر نمی کردم بشه اون غمو پاک کرد برای همین هیچ تلاشی نکردم

And Jane came by with a lock of your hair
و جین با یه دسته از موهای تو اومد

She said that you gave it to her
گفت که تو اونو بهش دادی

That night that you planned to go clear
همون شبی که تصمیم گرفتی پاک بشی

Did you ever go clear?
ولی آیا هرگز پاک شدی؟

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.