- عنوان: Tina The Dog Who Changed the World
- نویسنده: Niall Harbison
- حوزه: سگ پلیس
- سال انتشار: 2025
- تعداد صفحه: 204
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 23.3 مگابایت
همه چیز، همانطور که بسیاری از عملیات نجات سگها انجام میدهند، با زنگ خوردن واتساپ من شروع میشود. یک پیام تصویری. من شمارهای که از آن فرستاده شده را نمیشناسم، نه از طرف یک دوست است و نه از طرف یکی از اعضای خانوادهام. بنابراین میتوانم کاملاً مطمئن باشم که تصویری که دریافت کردهام از یک سگ خواهد بود – و احتمالاً از آن نوع سگهای بامزه و خندهدار نخواهد بود. در آن چند میلیثانیهای که منتظر دانلود شدنش هستم، حس آشنایی از ترس از هر اتفاقی که قرار است بیفتد، وجودم را فرا میگیرد. مدت زیادی از ترک اعتیادم نگذشته بود که ماموریتم برای نجات سگهای خیابانی تایلند آغاز شد. من به این واقعیت عادت کردهام که انگار چهارمین سرویس اورژانس اینجا هستم. برای انسانها آتشنشانی، آمبولانس و خدمات پلیس وجود دارد – با این حال، برای سگها، خب، میتوان گفت که من در آن بخش به فرد مورد اعتماد تبدیل شدهام. انگار یه عمر طول میکشه تا تصویر واضح بشه. زندگی در کو سامویی، جزیرهای گرمسیری در سواحل شرقی کشور، مزایای شگفتانگیز زیادی دارد – آسمان آبی صاف، ابرهای سفید نرم و جنگلهای سرسبز برای گشت و گذار. حتی یکی از سریعترین وایفایهای دنیا را دارد، اما امروز خیلی طول کشید تا وصل شود. کمی اضطراب در دلم جوانه زده است. بیا دیگه، چقدر بد میشه؟ آدم تصور میکند بعد از این همه مدت، دیدن عکسهای ناراحتکننده از حیوانات بدرفتاری شده، برایم سخت شده باشد. بعضیها به طرز بیرحمانهای توسط انسانها مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، بعضی دیگر فقط به اندازه کافی بدشانس بودهاند که به دنیا آمدهاند. ناخواسته و دوست نداشتنی توسط کسی. رنج، چون دنیا همیشه عادلانه نیست. با این حال، با وجود تمام شرایط وحشتناکی که حیوانات را در آن دیدهام، هرگز بیحس نمیشوم. فکر میکنم من خیلی آدم ضعیفی هستم، همیشه چیزی هست که هنوز میتواند مرا شوکه کند، باعث شود صورتم جمع شود، یا گاهی اوقات باعث شود از شدت خشم منفجر شوم. (هیچوقت به سمت حیوان بیچاره و بدبخت نشانه نرفتهام. من فقط همیشه از دست انسانهایی که آنها را نادیده گرفتهاند – یا بدتر از آن، از روی بدخواهی به آنها آسیب رساندهاند – عصبانی هستم. یا فقط از دست کل جامعه به خاطر بیتوجهیای که باید، عصبانی هستم.) همینطور که تصویر آیفونم بالاخره با وضوح کامل شفاف میشود و از شکلی تار به عکسی واضح تبدیل میشود، میبینم که سگی است که به زنجیر کشیده شده. خز در بعضی جاها روشن، نازک و درهمتنیده است، در حالی که در بعضی جاهای دیگر کم پشت است؛ مقداری از پوستِ زخمآلود نمایان است. دقیقتر نگاه میکنم و متوجه میشوم که آن موجود بیچاره در توالت خودش دراز کشیده است. اوه. اما صورت سگ به نوعی کشیده و نجیب است، و آسیبپذیرترین چشمهای تیرهای که تا به حال دیدهام، از میان خزها بیرون زده و دید حیوان بیچاره را مختل کردهاند. چهرهاش کاملاً غمگین است، یکی از غمگینترین حیواناتی که تا به حال دیدهام. با صدای بلندی ناله میکنم و سرم را برای لحظهای کوتاه بین دستانم میگیرم. تشخیص نژاد سگ از روی تصویر غیرممکن است، و بیایید صادق باشیم که «نژادها» در تایلند بسیار آزادانهتر بر اساس نژاد مورد نظر هستند. بیشتر سگهای اینجا در کو سامویی ترکیبی از انواع و اقسام نژادها هستند، چون بیهدف در خیابان کشته شدهاند و تکثیر شدهاند (و تکثیر شدهاند، و تکثیر شدهاند…). انواع دیانای سگها وجود دارد که به طور تصادفی و نه از روی برنامهریزی ایجاد شدهاند. و به نظر من آنها به زیبایی هر سگی هستند که ممکن است در نمایشگاههای پر زرق و برق سگ مانند کرافتس در بریتانیا یا نمایشگاه ملی سگ در ایالات متحده به نمایش گذاشته شوند. و زندگی آنها به همان اندازه ارزشمند است. فقط کاش تعدادشان اینقدر زیاد نبود.
It all starts, as so many dog rescues do, with my WhatsApp pinging. A picture message. I don’t recognise the number it’s been sent from, it’s not from a friend or a member of the family back home. So I can be pretty sure that the image I’ve received will be of a dog – and it’s probably not going to be a cute ‘awww’ kind of one. In those few milliseconds as I wait for it to download, there’s a familiar sense of dread of whatever’s coming next. It wasn’t long after getting sober that my mission to save the street dogs in Thailand began. I’ve grown used to the fact that I’m like the fourth emergency service out here. For humans there’s the fire, ambulance and police services – for dogs, however, well, it’s fair to say I’ve become the go-to in that department. It seems to take an age for the image to become clear. Living in Koh Samui, a tropical island off the east coast of the country, has many wonderful things going for it – clear blue skies, fluffy white clouds and luscious jungles to explore. It even has some of the fastest WiFi in the world but today it was taking forever. A little anxiety seeds in my tummy. Come on then, how bad will it be? You’d imagine I’d get hardened to seeing upsetting pictures of mistreated animals after all this time. Some are cruelly abused by humans, others were just unlucky enough to be born. Unwanted and unloved by anyone. Suffering, because the world just isn’t always fair. Yet despite all the horrible states I’ve found animals in, I never get desensitised. I’m a big softie I suppose, there’s always something that can still shock me, make me wince, or induce flashes of utter fury sometimes. (Never aimed at the poor wretched animal. I’m only ever angry at the humans who’ve neglected them – or, worse, maliciously inflicted the damage. Or just society as a whole for not caring as we should.) As the picture on my iPhone finally crystallises with definition, turning from a blurry shape into a clear photograph, I see it’s a dog on a chain. The fur is fair, thin and matted in places, while sparse in others; there’s some expanses of sore-looking skin exposed. I peer closer and notice the poor thing has been lying in its own toileting. Eugh. But the dog’s face is long and noble somehow, and poking out from the fur obscuring the poor thing’s vision are the most vulnerable-looking dark eyes I’ve ever seen. The expression is of complete dejection, one of the saddest-looking animals I’ve ever seen. I groan audibly and put my head in my hands briefly. It is impossible to tell the breed of the mutt from the picture, and let’s be honest the ‘breeds’ in Thailand are way more loosely based on the intended breed. Most of the dogs out here in Koh Samui are a mix-up of all sorts as they’ve haphazardly mated on the street and multiplied (and multiplied, and multiplied …). All sorts of doggy DNA exists, born by accident and not design. And in my opinion they’re just as beautiful as any pooch who might be showcased at glamorous dog shows like Crufts in the UK or the National Dog Show in the US. And their life is every bit as valuable. I just wish there weren’t quite so many of them.
این کتاب را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
Download: Tina The Dog Who Changed the World
نظرات کاربران