مجله علمی تفریحی بیبیس
0

ضرب‌المثل‌های انگلیسی شماره 14001205 به همراه ترجمه

بازدید 410

She lost her chastity

دامنش آلوده شد

۱٫ Play with edged tools 2. Take a risk

دانسته خطر کردن، با دم شیر بازی کردن


To be more catholic than a pope:

دایه ی مهربان تر از مادر


To be most hospitable:

خیلی مهمان نواز بودن


To be a loose card:

خیلی ول است


۱٫ He is very gullible 2. He is a mere simpleton:

خیلی هالو است


He is always chopping and changing:

دائماً از این شاخه …

Gaze at some one or something:

خیره شدن به


Give a stare:

خیره یا موشکافانه نگاه کردن (با شگفتی، کنجکاوی و مانند آن)


He is most fastidious:

خیلی آدم ایراد گیری است


He is a perfect gentleman:

خیلی آقاست (یک …

Castles in the air:

خیال خام


To set someone’s mind at ease:

خیال کسی را راحت کردن


Do you take me for a sucker?:

خیال می کنی هالو گیر آوردی؟


A viewy person:

خیالباف


Daydreaming:

خیالبافی


Weal and woe:

خوشبختی و بد بختی


Be in a good temper:

خوشحال یا خشنود بودن


To be beautiful but insipid:

خوشگله اما بی نمکه


Prettiness makes no pottage:

خوشگلی برای کسی نان و آب نمی شود

Yo put in an appearance:

خودی نشان دادن (ظاهر شدن) و رفتن (سر زدن)


Give credence to:

خوش باور بودن


Hale and hearty:

خوش بنیه، چست و چالات، سر زنده

۱٫ Blow / toot / one’s own horn 2. Blow one’s own trumpet:

خود را ستودن، لاف زدن (منم منم کردن)


۱٫ To step aside 2. To shy from 3. To withdraw:

خود را کنار کشیدن

۱٫ To feather one’s nest 2. To line one’s pocket 3. To make one’s pile:

خود را بستن (مال و ثروت به هم زدن)


Move heaven and earth:

خود را به آب و آتش زدن

۱٫ To comply with a request 2. To grant a wish:

خواهشی را اجابت کردن


۱٫ Among the blind close your eye 2. When you are in Rome, do as the roman’s do:

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

 

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید