- عنوان: THE FOX
- نویسنده: Frederick Forsyth
- سال انتشار: 2018
- تعداد صفحات: 206
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 1.06 مگابایت
چندین سال است که به جزیره نگاه نکرده ام. آخرین بار از قایق دوستی بود که به بندر بیرونی رفت، و من میتوانستم آن را در دوردست ببینم، از پشت حلقه داخلی، پوشیده شده در مه تابستان، لکهای رنگ بیدیده در برابر آسمان. من بیش از دو دهه است که پا روی آن نگذاشته ام، اما امیلی می گوید (گاهی شوخی می کند، گاهی نه) که مطمئن نیست من هرگز آن را ترک کرده ام. او یک بار گفت که زمان برای من چیزی نیست جز یک سری نشانک که من از آنها برای پرش کردن در متن زندگیم به این سو و آن سو استفاده می کنم، و بارها و بارها به وقایعی که از نظر همکاران زیرک تر من را نشان می دهند، برمی گردم. با داشتن تمام خصوصیات مالیخولیایی کلاسیک. امیلی ممکن است درست باشد. او اغلب حق دارد. به زودی او را نیز از دست خواهم داد. چند ماه، دکتر اکسلرود پنجشنبه به ما گفت. او توصیه کرد که به آن سفر بروید. همونی که همیشه ازش حرف میزنی به فلورانس و رم، ونیز در بهار. چون لستر، او اضافه کرد، تو خودت خیلی خوب به نظر نمیرسی. من فکر می کنم من نیستم. من این روزها خیلی وقتها چیزها را اشتباه جا میدهم، عینکم بیش از هر چیز دیگری. کلید ماشینم وارد فروشگاهها میشوم و فراموش میکنم برای چه آمدهام، تئاتر را بدون به یاد آوردن چیزی که تازه دیدهام ترک میکنم. اگر زمان برای من واقعاً یک سری نشانک است، پس احساس میکنم کسی کتاب را تکان داده و آن کاغذهای زرد رنگ، جلدهای پارهشده کبریت و همزنهای قهوه پهن شده روی زمین افتادهاند و بالهای گوش سگی فشرده شدهاند. صاف.
I haven’t laid eyes on the island in several years. The last time was from a friend’s boat that ventured into the outer harbor, and I could see it off in the distance, past the inner ring, shrouded in the summer haze, a careless smudge of paint against the sky. I haven’t stepped foot on it in more than two decades, but Emily says (sometimes joking, sometimes not) that she’s not sure I ever left. She said once that time is nothing to me but a series of bookmarks that I use to jump back and forth through the text of my life, returning again and again to the events that mark me, in the eyes of my more astute colleagues, as bearing all the characteristics of the classic melancholic. Emily may be right. She is so often right. Soon I will lose her too. A matter of months, Dr. Axelrod told us Thursday. Take that trip, he advised. The one you’re always talking about. To Florence and Rome, Venice in the spring. Because Lester, he added, you’re not looking too well yourself. I suppose I’m not. I misplace things far too often these days, my glasses more than anything. My car keys. I enter stores and forget what I’ve come for, leave the theater with no recollection of what I’ve just seen. If time for me really is a series of bookmarks, then I feel as if someone has shaken the book and those yellowed slips of paper, torn matchbook covers and flattened coffee stirrers have fallen to the floor, and the dog-eared flaps have been pressed smooth.
نظرات کاربران