Prisoner, prisoner, locked up زندانی، زندانی، در رو قفل کرده Can’t get you off my mind, off my mind نمی تونم تو رو از ذهنم بیرون (خارج) کنم، از ذهنم برو بیرون Lord knows I ادامه مطلب
Yeah, yeah, yeah اره ، اره ، اره You cut out a piece of me, and now I bleed internally تو یه قسمت از منو جدا کردی و حالا از درون خونریزی میکنم Left here ادامه مطلب
La-la-la-la-la لا لا لا لا لا Yeah, it’s been a long night, and the mirror’s telling me to go home آره، شب طولانیای بود و آینهها بهم میگن که برم خونه But it’s been a ادامه مطلب