Chris De Burgh

Everywhere I go هرجا که میرم Everywhere I go I see an image of her face هرجا که میرم تصویری از صورتش میبینم She talks to me اون با من حرفها میزنه She talks to ادامه مطلب

Wake up boys, there’s a light at the window پسرها بیدار شین, از پنجره یک نوری پیداست I can hear someone knocking on the door میتونم بشنوم که کسی به در میکوبه There are voices ادامه مطلب

No, I can’t forget this evening نه، نمیتونم این غروب رو فراموش کنم Or your face as you were leaving یا صورتت رو موقع رفتن But I guess that’s just the way the story goes ادامه مطلب

There is something on my mind یه چیزی تو سر دارم And I’m losing concentration من دارم تمرکزمو از دست میدم And I feel it every time من وقتی حس میکنم این بلا داره سرم میاد That ادامه مطلب

There are those who think that love comes with a ifetime guarantee بعضی ها عقیده دارند که عشق در طول زندگی ادامه خواهد داشت But we know from those around us, that this may not ادامه مطلب

I can see you now by the light of the dawn حال میتوانم تورا در نور سپیده دم ببینم And the sun is rising slow, و خورشید در حال طلوع کردن است We have talked ادامه مطلب

I cannot sleep tonight, امشب نمی توانم بخوابم I have you on my mind تو در ذهن منی Even the wind is calling your name حتی باد هم اسم تو را صدا میزند Though you ادامه مطلب

The last time I cried, I was sitting home,اخرین بار که گریه کردم، خونه نشسته بودم And it was deep in the night,و در اعماق شب Staring at the shadows and the flickering lights,خیره بودم، ادامه مطلب

I was lost in the dark من در تاریکی گم شده بودم And the fear was in my heart و هراسی در دلم بود All around me the forest and the rain اطرافم فقط جنگل ادامه مطلب

Waiting at the water’s edge در لبه ی آب منتظرم Watching all the ships as they are heading for the harbour wall و به همه ی کشتی ها زمانی که به سمت دیوار لنگرگاه میروند ادامه مطلب