Hey
هی
Haven’t heard from you in a couple of months
چند ماهی میشه که ازت خبر ندارم
But I’m out right now and I’m all f—-d up
اما اومدم بیرون و حال و حوصله درست حسابی ندارم
And you’re callin’ my phone and you’re all alone
و تو به گوشیم زنگ میزنی و تنهایی
And I’m sensing some undertone
و من یه رنگ و بویی احساس میکنم
And I’m right here with all my friends
و من این بیرونم با تمام دوستام
But you’re sending me your new address
اما تو آدرس جدیدت رو برای من فرستادی
And I know we’re done, I know we’re through
میدونم رابطه ما تموم شده
But, God, when I look at you
اما خدایا نمیدونی وقتی بهت نگاه میکنم چه حالی میشم
My brain goes, “Ah”
مغزم اینجوری میشه آه
Can’t hear my thoughts (I cannot hear my thoughts)
نمیتونم افکارم رو بشنوم
Like blah-blah-blah (Blah, blah, blah, blah, blah, blah)
از این قبیل چیزا
Should probably not
نباید اینجوری باشم
I should probably, probably not
نباید اینجوری باشم
I should probably, probably not
نباید اینجوری باشم
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
It’s a bad idea, right?
ایده بدیه، درسته؟
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
It’s a bad idea, right?
ایده بدیه، درسته؟
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
It’s a bad idea, right?
ایده بدیه، درسته؟
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
F–k it, it’s fine
گوه توش، اشکالی نداره
Yes, I know that he’s my ex
آره میدونم ک اون دوست سابق منه
But can’t two people reconnect?
اما آیا دوتا آدم نمیتونن با هم آشتی بکنن؟
I only see him as a friend
من به اون فقط به چشم یک دوست نگاه میکنم
The biggest lie I ever said
بزرگترین دروغی که تا حالا گفتم
Oh, yes, I know that he’s my ex
اوه اره میدونم که اون دوست سابق منه
But can’t two people reconnect?
اما آیا دوتا آدم نمیتونن با هم آشتی بکنن؟
I only see him as a friend
من به اون فقط به چشم یک دوست نگاه میکنم
I just tripped and fell into his bed
من همین الان لغزیدم و افتادم روی تختش
Now I’m gettin’ in the car, wreckin’ all my plans
حالا دارم سوار ماشینش میشم، تمام برنامه هامو خراب میکنم
I know I should stop, but I can’t
میدونم نباید این کارو بکنم، اما نمیتونم
And I told my friends I was asleep
و من به دوستام گفتم که خواب بودم
But I never said where or in whose sheets
اما اصلا نگفتم کجا و توی ملافه های تخت کی
And I pull up to your place on the second floor
و من اومدم به طبقه دوم به خونه تو
And you’re standing, smiling at the door
و تو در چارچوب در ایستادی و لبخند روی لبهاته
And I’m sure I’ve seen much hotter men
و من مطمئنم که مرد جذاب تری از تو دیدم
But I really can’t remember when
اما واقعا یادم نمیاد کی
My brain goes, “Ah”
مغزم اینجوری میشه آه
Can’t hear my thoughts (I cannot hear my thoughts)
نمیتونم افکارم رو بشنوم
Like blah-blah-blah (Blah, blah, blah, blah, blah, blah)
از این قبیل چیزا
Should probably not
نباید اینجوری باشم
I should probably, probably not
نباید اینجوری باشم
I should probably, probably not
نباید اینجوری باشم
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
It’s a bad idea, right?
ایده بدیه، درسته؟
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
It’s a bad idea, right?
ایده بدیه، درسته؟
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
It’s a bad idea, right?
ایده بدیه، درسته؟
Seeing you tonight
دیدن تو امشب
F–k it, it’s fine
گوه توش، اشکالی نداره
Yes, I know that he’s my ex
آره میدونم که اون دوست سابق منه
But can’t two people reconnect?
اما آیا دوتا آدم نمیتونن با هم آشتی بکنن؟
I only see him as a friend
من به اون فقط به چشم یک دوست نگاه میکنم
The biggest lie I ever said
بزرگترین دروغی که تا حالا گفتم
Oh, yes, I know that he’s my ex
اوه اره میدونم که اون دوست سابق منه
But can’t two people reconnect?
اما آیا دوتا آدم نمیتونن با هم آشتی بکنن؟
I only see him as a friend
من به اون فقط به چشم یک دوست نگاه میکنم
I just tripped and fell into his bed
من همین الان لغزیدم و افتادم روی تختش
Oh, yes, I know that he’s my ex
آره میدونم که اون دوست سابق منه
can’t two people reconnect?
آیا دوتا آدم نمیتونن با هم آشتی بکنن؟
The biggest lie I ever said
بزرگترین دروغی که تا حالا گفتم
I just tripped and fell into his bed
من همین الان لغزیدم و افتادم روی تختش
My brain goes, “Ah”
مغزم اینجوری میشه، آه
Can’t hear my thoughts
نمیتونم صدای افکارم رو بشنوم
The biggest lie I ever said
بزرگترین دروغی که تا حالا گفت
My brain goes, “Ah”
مغزم اینجوری میشه، آه
Can’t hear my thoughts
نمیتونم صدای افکارم رو بشنوم
I just tripped and fell into his bed
من همین الان لغزیدم و افتادم روی تختش
Thoughts
Blah
Thoughts
Blah
نظرات کاربران