مَا تْــــحَسِبْنِيشْ
منو بازخواست نکن
عَلَـــــى ذَنْبَ عَمَلْتُه انْتَ يَــا حَبِيبِى وْمَتْلُومْنِيشْ
برای گناهی که خودت مرتکب شدی عزیزم، و منو سرزنش نکن
طُولْ عُمْرِى بَخَافْ إِنَّى انَا اجْرَحْ يُومْ أَحْسَاسَكْ
تمام عمرم می‌ترسیدم که یه روزی احساستو جریحه‌دار کنم
مَاتْسِبْنِى أَعْيِشْ
نمیذاری زندگی کنم
هَــانَا رَافْضَه ارْجَعْلَكْ بَعَدِ خِيانْتَكْ لِيَا مَافِيشْ
من دیگه بعد از خیانتت به من، حاضر نیستم بهت برگردم، راهی نیست
عُمْرِى مَاشَكِيتْ لُوْ حَتَّى ثَوَانِيه فِى اخِلَاصَكْ
من هرگز حتی برای یه ثانیه هم به وفاداری تو شک نکردم
يَامَــا قُولْتَ عَلَيْكْ
چقدر بهت گفتم
إِنْ إِنْتَ أَنَــانِى مَا بــــِتْفُكَرْشِ لَا فِى رُوحك
که تو خودخواهی و به هیچکس جز خودت فکر نمی‌کنی
بِتْقُولَى عَايِشْ لِكْ وِانْتَ عَايِشْ بَسِّ لِرُوحك
بهم میگی برای تو زنده‌ام، در حالی که فقط برای خودت زنده‌ای
بِتْقُولَى عَايِشْ لِكْ وِانْتَ عَايِشْ بَسِّ لِرُوحك
بهم میگی برای تو زنده‌ام، در حالی که فقط برای خودت زنده‌ای
أَنَا شُوفْتَ عَينِيكْ
من با چشمای خودم دیدم
وِكَمَانْ بِتْكَدَّبْ عَيِنِى وْ جَاىِّ تْقُولْ حِكَايَاتْ
و تازه داری چشمای منم دروغگو می‌کنی و اومدی قصه تعریف می‌کنی
كُلِّ مَا اقْرُبْلَكْ تِبَعِدْنِي عَنَّكْ مَسَافَــــــــــاتْ
هرچی بهت نزدیک میشم، منو از خودت فرسنگ‌ها دور می‌کنی
كُلِّ مَا اقْرُبْلَكْ تِبَعِدْنِي عَنَّكْ مَسَافَــــــــــاتْ
هرچی بهت نزدیک میشم، منو از خودت فرسنگ‌ها دور می‌کنی
مِنَّكْ لِله
واگذارت به خدا
مِنَّـــــــــــــكْ لِله
واگذارت به خدا
هاقلْبِى بِــيتْأَلِّمْ مِنْ جُوَّا مِ الْلى أَنَا حَسَـــاه
قلبم داره از درون، از چیزی که حس می‌کنم به درد میاد
مَاشْيَه وْ مُشْ شَايْفَه انَا قُدَّامِى وَلَا حَوَالَيَّا
دارم راه میرم و نه جلوی رومو می‌بینم و نه اطرافمو
بَقَى سَهْلَ عَلِيكْ
یعنی برات راحت بود
إِنَّكْ تِجْرَحْنِى وْ تِظْلِمْنِى أَنَا هُونْتَ عَلِيكْ
که منو زخمی کنی و بهم ظلم کنی، یعنی من برات بی‌ارزش بودم
كَانْ نِفْسِى تْجَرَّبْ أَحْسَاسِى صَعَبَ عَلَيَّـا
دلم می‌خواست حس منو تجربه می‌کردی، این برام خیلی سخته
نظرات کاربران