This is wrong but I can’t help but feel like این اشتباهه اما من نمیتونم جور دیگه ای حس کنم There ain’t nothing more right babe دیگه هیچ چیزی سر جاش نیست عزیزم Misty morning ادامه مطلب
Midnight نیمه شب You come and pick me up, no headlights تو اومدی و منو سوار (ماشین) کردی، چراغ های ماشین خاموش بود Long drive یک رانندگی طولانی Could end in burning flames or paradise ادامه مطلب
I′m walking fast through the traffic lights با شتاب چراغ های راهنما و عابر پياده رو رد مي كنم Busy streets and busy lives خیابون های شلوغ و زندگی های پر مشغله And all we ادامه مطلب
I said, “Oh, my, what a marvelous tune” من گفتم اوه خدای من چه آهنگ حیرت انگیزی It was the best night, never would forget how we moved اون شب، شب خیلی خوبی بود هچوقت ادامه مطلب
The buttons of my coat were tangled in my hair دگمه های کُتم به موهای سرم پیچ خورده بودن In doctor′s office lighting, I didn’t tell you I was scared در روشنایی دفتر دکتر، نگفتم ادامه مطلب
One night a few moons ago I چند ماه پیش ، یک شب من Saw flecks of what could′ve been lights رگه هایی از چیزی که میتونست روشنایی باشه دیدم But it might just have ادامه مطلب
I remember tears streaming down your face من یادمه اشک صورتتو خیس کرده بود When I said I’ll never let you go وقتی من گفتم “هیچوقت از پیشت نمیرم” When all those shadows almost killed ادامه مطلب
Long handwritten note, deep in your pocket دست نویس های بلند در ته جیبت Words, how little they mean, when you’re a little too late حرفها، چقدر بی ارزشن، وقتی تو یکم زیادی تاخیر داری ادامه مطلب
One, two, three, four یک، دو، سه، چهار Give me the keys کلیدها رو بده من I′ll bring the car back around ماشینو برمیگردونم We shouldn’t be in this town ما نباید تو این شهر ادامه مطلب
I remember your bare feet down the hallway من پاهای برهنه ات رو توی راهرو یادمه I remember your little laugh خنده کوچیکت رو یادمه Race cars on the kitchen floor, plastic dinosaurs ماشین های ادامه مطلب