اونجا یه گربه بیدمشک کوچولو بود که خیلی بزرگتر از بید بیدمشک نبود. او به همان اندازه نرم و خاکستری و پشمالو بود که گلهای کوچکی که در اوایل بهار به شاخه ها چسبیده بودند. بنابراین نام خود را پوسی ویلو گذاشت.
Onee there was a little pussycat not much bigger than a pussywillow. He was just as soft and gray and furry as those little flowers clinging to the branches all about him in the early Spring. So he named himself Pussy Willow.
این داستان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
نظرات کاربران