Hello darkness, my old friend
سلام تاریکی! دوست قدیمی من
I’ve come to talk with you again
آمدهام تا دوباره با تو حرف بزنم
Because a vision softly creeping
چون که یک رویا به آرامی (در من) خزید
Left its seeds while I was sleeping
هنگامی که در خواب بودم، دانههایش را کاشت
And the vision that was planted in my brain
و رویایی که در مغزم کاشته شد
Still remains
هنوز باقیست
Within the sound of silence
درون صدای سکوت
In restless dreams, I walked alone
در رویاهای بیقرارم، تنها قدم زدم
Narrow streets of cobblestone
در خیابانهای باریک سنگفرش
‘Neath the halo of a street lamp
زیر هالهی چراغ خیابان
I turned my collar to the cold and damp
از سرما و رطوبت، یقهام را بالا کشیدم
When my eyes were stabbed by the flash of a neon light
هنگامی که چشمانم اذیت شد، از نوری نئون
That split the night
که شب را دو نیمه میکند
And touched the sound of silence
و صدای سکوت را لمس کردم
And in the naked light, I saw
و دیدم، در آن نور عریان
Ten thousand people, maybe more
ده هزار نفر، شاید بیشتر
People talking without speaking
مردم حرف میزدند بدون اینکه صحبت کنند
People hearing without listening
مردم میشنیدند بدون اینکه گوش دهند
People writing songs that voices never shared
مردم آهنگهایی مینوشتند که هیچ صدایی از آن شنیده نمیشد
And no one dared
و هیچکس جرأت نداشت
Disturb the sound of silence
صدای سکوت را بر هم زند
“Fools” said I, “You do not know
گفتم: “احمقها! نمیدانید
Silence like a cancer grows
سکوت همانند سرطان رشد میکند
Hear my words that I might teach you
سخنانم را بشنوید! تا به شما بیاموزم
Take my arms that I might reach you”
دستم را بگیرید! تا به شما برسم.”
But my words, like silent raindrops fell
اما حرفهایم، مانند قطرات بیصدای باران به زمین افتادند
And echoed in the wells of silence
و در چاههای سکوت طنین انداز شدند
And the people bowed and prayed
و مردم تعظیم کردند و دعا کردند
To the neon god they made
به درگاه خدای نئونی که خودشان ساختند
And the sign flashed out its warning
و نشانه، با نور خود هشدار داد
In the words that it was forming
با کلماتی که خودش شکل میداد
Then the sign said, “The words of the prophets are written on the subway walls
نشانه گفت: “سخنان پیامبران بر دیوار زیرگذرها
In tenement halls”
و سالن خانهها نوشته شدهاند.”
And whispered in the sound of silence
و با صدای سکوت، زمزمه شد
نظرات کاربران