مجله علمی تفریحی بیبیس
0

شعر “درین سرای بی‌کسی” هوشنگ ابتهاج با صدای محمدرضا شجریان و ترجمه انگلیسی

بازدید 5509

درین سرای بی‌کسی

The House of No Friends


درین سرای بی‌کسی، کسی به در نمی‌زند

This house of no friends gets no knocks at its door

به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی‌زند

In our plain of sorrows, no bird ever soars

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی‌کُند

These night enchanted souls never hold out a single lamp

کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند

In these alleys of night, no one knocks at the dawn’s door

نشسته‌‌ام در انتظارِ این غبارِ بی‌سوار

Here Im, Looking forward in this dust by no horse

دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند

Alas! Sun never rises when there is such a night before

 گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیرغم

No one but grief passes through this passage of atrocities

یکی صدای آشنا به رهگذر نمی‌زند

No passenger ever gets a friendly “hey” [walking the floor]

 دل خراب من دگر خراب‌تر نمی‌شود

Never can my wasted heart get even more wasted

که خنجر غمت از این خراب‌تر نمی‌زند!

Your longing dagger’s gash couldn’t be more sore!

 چه چشم پاسخ است از این دریچه‌های بسته ات؟

Why wait for an answer from behind your closed doors?

برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی‌زند!

Leave me alone! On your deaf ears, no hollers will pour!

 نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست

Im a tree of no shade and no fruit, axes serve me right

اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند

You know that, as no one would axe a tree green at core

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید