D’ you breathe the name of your saviour in your hour of need,
نام ناجيات را هنگام نياز، فرياد کن
And taste the blame
و مزه ي شرم را بچش
if the flavor should remind you of greed?
شايد که اين طعم، يادآور طعم حرص باشد
Of implication, insinuation and ill will, ’til you cannot lie still,
معنا، کنايه و ارادهاي باشد که منعت کند از دروغ
In all this turmoil,
در لحظه لحظه اين پريشاني
before red cape and foil come closing in for a kill
پيش از آن که تنگه سرخ و مانعي ديگر، دست به قتل بيالايند
come feed the rain
بيا و باران را غذا باش
cause I’m thirsty for your love dancing underneath the skies of lust
چرا که من تشنه رقص عشقِ تو زير آسمانهاي هَوَسَم
Come feed the rain
بيا و باران را غذا باش
cause without your love my life ain’t nothing but this carnival of rust
چرا که بي عشقِ تو زندگي چيزي غير از قافله اي زنگار گرفته نيست
It’s all a game,
اين، سراسر يک بازيست
avoiding failure, when true colors will bleed
و برحذر باش آن گاه که فام هاي راستين غرق خون خواهند شد
All in the name of misbehavior and the things we don’t need
اينها سراسر به بد رفتاري و هر آنچه که ما نميخواهيم، شهره اند
I lust for after no disaster can touch, touch us anymore
آن گاه که ديگر دست بلا از ما کوتاه شود، تو را تمنا خواهم کرد
And more than ever, I hope to never fall, where enough is not the same it was before
و بيش از هميشه، آن جا که معناي کفايت بويي از مفهوم ديروزش ندارد
Come feed the rain…
بيا و باران را غذا باش
’cause I’m thirsty for your love dancing underneath the skies of lust
چرا که من تشنه رقص عشقِ تو زير آسمانهاي هَوَسَم
Yeah, feed the rain
آري، بيا و باران را غذا باش
cause without your love my life ain’t nothing but this carnival of rust
چرا که بي عشقِ تو زندگي چيزي غير از قافله اي زنگار گرفته نيست
Yeah, feed the rain
آري، بيا و باران را غذا باش
cause I’m thirsty for your love dancing underneath the skies of lust
چرا که من تشنه رقص عشقِ تو زير آسمانهاي هَوَسَم
Yeah, feed the rain
آري، بيا و باران را غذا باش
cause without your love my life ain’t nothing but this carnival of rust
چرا که بي عشقِ تو زندگي چيزي غير از قافله اي زنگار گرفته نيست
Don’t walk away
فرار نکن
Don’t walk away
فرار نکن
when the world is burning
آن گاه که دنيا خود را به آتش کشيده ميشود
Don’t walk away
فرار نکن
when the heart is yearning
آن گاه که دلم مشتاق توست
Don’t walk away
فرار نکن
when the world is burning
آن گاه که دنيا خود را به آتش ميکشد
Don’t Walk away
فرار نکن،فرار نکن
when the heart is yearning
آن گاه که دلم مشتاق توست
نظرات کاربران