Standing here on my own
خودم تنها اینجا ایستادم
Yeah, the first step’s the hardest when you’re walking into the unknown
آره، وقتی سمت چیز ناشناخته ای میری، قدم اول سخت ترین قدمه
It’s been dark, and it’s been cold
اولش تاریک و سرد بود
Had my head in the clouds never knowing what lies down below
سرم توی ابرها بود، هرگز نمی دونستم اون پایین چی میگذره
Then you spoke your truth with no secrets
بعدش تو واقعیت رو مستقیما بهم گفتی
Told me, “use your heart while it’s beating”
بهم گفتی تا وقتی قلبت می تپه ازش استفاده کن( تا وقتی زنده ای مهربون باش)
When you’re right here beside me there’s nothing else I need
وقتی اینجا کنارمی به چیز دیگه ای نیاز ندارم
Your eyes keep me reminded that nothing’s out of reach
چشمات همیشه بهم یاداوری میکنه که هیچ چیز دست نیافتنی نیست
When you’re with me It feels like I’m finally free
وقتی با منی انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
Feels like I’m finally free
انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
I didn’t know, Didn’t know what was real
من نمی دونستم، نمی دونستم چی واقعیه
Had to go to the edge and the ground just to see how it feels
باید( از بالای ابرها )به زمین و لبه پرتگاه می رفتم تا ببینم چه حسی داره
Then you spoke your truth with no secrets
بعدش تو واقعیت رو مستقیما بهم گفتی
Told me, “use your heart while it’s beating”
بهم گفتی تا وقتی قلبت می تپه ازش استفاده کن( تا وقتی زنده ای مهربون باش)
When you’re right here beside me there’s nothing else I need
وقتی اینجا کنارمی به چیز دیگه ای نیاز ندارم
Your eyes keep me reminded that nothing’s out of reach
چشمات همیشه بهم یاداوری میکنه که هیچ چیز دست نیافتنی نیست
When you’re with me It feels like I’m finally free
وقتی با منی انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
Feels like I‘m finally free
انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
I used to spend my nights looking at the stars
من عادت داشتم شب هام رو با نگاه کردن به ستاره ها میگذروندم
Wondering how to get there, is it just too far?
کنجکاو بودم که چطور میشه بهشون رسید، یعنی خیلی فاصله دارن؟
I used to spend my nights looking at the stars
من عادت داشتم شب هام رو با نگاه کردن به ستاره ها میگذروندم
Wondering how to get there, is it just too far?
کنجکاو بودم که چطور میشه بهشون رسید، یعنی خیلی فاصله دارن؟
But when you’re right here beside me there’s nothing else I
need
ولی وقتی اینجا کنارمی به چیز دیگه ای نیاز ندارم
Yeah, your eyes keep me reminded that nothing’s out of
reach
آره، چشمات همیشه بهم یاداوری میکنه که هیچ چیز دست نیافتنی نیست
It‘s easy to believe
باورکردنش راحته
When you’re with me It feels like I’m finally free
وقتی با منی انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
Feels like I’m finally free
انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
Feels like I’m finally free
انگار بالاخره احساس رهایی میکنم
نظرات کاربران