حکمت 391 نهج البلاغه: دعوت به زهد و نهی از غفلت
وَ قَالَ (عليه السلام): ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا، يُبَصِّرْكَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا، وَ لَا تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُولٍ عَنْكَ.
و درود خدا بر او، فرمود: از حرام دنيا چشم پوش، تا خدا زشتى هاى آن را به تو نماياند، و غافل مباش كه لحظه اى از تو غفلت نشود.
He (peace be upon him) said: Be uninterested in this world, and God will show you its faults. Do not be negligent, for you will not be neglected.
حکمت 392 نهج البلاغه: تاثیر سخن در شناخت انسان
وَ قَالَ (عليه السلام): تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه.
و درود خدا بر او، فرمود: سخن بگوييد تا شناخته شويد، زيرا كه انسان در زير زبان خود پنهان است.
He (peace be upon him) said: Speak and you will be known, for a person is hidden under his tongue.
حکمت 393 نهج البلاغه: تلاش معقول در کسب روزی
وَ قَالَ (عليه السلام): خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ، وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ؛ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ، فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ.
و درود خدا بر او، فرمود: از دنيا آن مقدار كه به تو مى رسد، بردار، و از آنچه پشت كند، روى گردان، و اگر نتوانى، در جستجوى دنيا نيكو تلاش كن. (و از خداوند اندازه آن در نگذر).
He (peace be upon him) said: Take from the world what it has given you, and turn away from what it has turned away from you. If you do not do so, then be moderate in your request.
حکمت 394 نهج البلاغه: نفوذ و تاثیر سخن
وَ قَالَ (عليه السلام): رُبَّ قَوْلٍ أَنْفَذُ مِنْ صَوْلٍ.
و درود خدا بر او، فرمود: بسا سخن كه از حمله مسلّحانه كارگرتر است.
He (peace be upon him) said: Many a word is more effective than a sword.
حکمت 395 نهج البلاغه: قناعت به حد کفایت
وَ قَالَ (عليه السلام): كُلُّ مُقْتَصَرٍ عَلَيْهِ كَافٍ.
و درود خدا بر او، فرمود: هر مقدار كه قناعت كنى كافى است.
And he (peace be upon him) said: Everything that is limited to it is sufficient.
حکمت 396 نهج البلاغه: راه زندگی سعادتمندانه
وَ قَالَ (عليه السلام): الْمَنِيَّةُ وَ لَا الدَّنِيَّةُ، وَ التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ؛ وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً، لَمْ يُعْطَ قَائِماً. وَ الدَّهْرُ يَوْمَانِ، يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ، فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ، وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ.
و درود خدا بر او، فرمود: مرگ بهتر از تن به ذلّت دادن و به اندك ساختن بهتر از دست نياز به سوى مردم داشتن است. اگر به انسان نشسته در جاى خويش چيزى ندهند. با حركت و تلاش نيز نخواهند داد.
روزگار دو روز است، روزى به سود تو، و روزى به زيان تو است، پس آنگاه كه به سود تو است به خوشگذرانى و سركشى روى نياور، و آنگاه كه به زيان تو است شكيبا باش.
He (peace be upon him) said: Death, not lowliness, and belittlement, not seeking intercession. He who is not given while sitting will not be given while standing. Life is two days, one day for you and one day against you. So when it is for you, do not be arrogant, and when it is against you, be patient.
حکمت 397 نهج البلاغه: درباره عطر مشک
وَ قَالَ (عليه السلام): نِعْمَ الطِّيبُ الْمِسْكُ؛ خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ، عَطِرٌ رِيحُهُ.
و درود خدا بر او، فرمود: چه خوب است عطر مشك، تحمّل آن سبك و آسان، و بوى آن خوش و عطر آگين است.
He (peace be upon him) said: Musk is a good perfume; it is light to carry and has a fragrant scent.
حکمت 398 نهج البلاغه: نهی از تکبر و فخرفروشی
وَ قَالَ (عليه السلام): ضَعْ فَخْرَكَ، وَ احْطُطْ كِبْرَكَ، وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ.
و درود خدا بر او، فرمود: فخر فروشى را كنار بگذار، تكبّر و خود بزرگ بينى را رها كن، به ياد مرگ باش.
He (peace be upon him) said: Put down your pride, reduce your arrogance, and remember your grave.
حکمت 399 نهج البلاغه: حقوق متقابل پدر و فرزند
وَ قَالَ (عليه السلام): إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً؛ فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ، وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ.
و درود خدا بر او، فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّى است. حق پدر بر فرزند اين است كه فرزند در همه چيز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت كند. و حق فرزند بر پدر آن كه نام نيكو بر فرزند نهد، خوب تربيتش كند، و او را قرآن بياموزد.
He (peace be upon him) said: The child has a right over the father, and the father has a right over the child. The right of the father over the child is that he obeys him in everything except in disobeying God Almighty. The right of the child over the father is that he gives him a good name, raises him well, and teaches him the Qur’an.
حکمت 400 نهج البلاغه: شناخت امور واقعی و خرافی
وَ قَالَ (عليه السلام): الْعَيْنُ حَقٌّ، وَ الرُّقَى حَقٌّ، وَ السِّحْرُ حَقٌّ، وَ الْفَأْلُ حَقٌّ؛ وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ، وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ؛ وَ الطِّيبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ.
و درود خدا بر او، فرمود: چشم زخم حقيقت دارد، استفاده از نيروهاى مرموز طبيعت حقيقت دارد، سحر و جادو وجود دارد، و فال نيك راست است، و رويداد بد را بد شگون دانستن، درست نيست.
بوى خوش درمان و نشاط آور، عسل درمان كننده و نشاط آور، سوارى بهبودى آور، و نگاه به سبزه زار درمان كننده و نشاط آور است.
He (peace be upon him) said: The evil eye is real, incantations are real, magic is real, and omens are real; superstition is not real, and contagion is not real; perfume is a blessing, honey is a blessing, riding is a blessing, and looking at greenery is a blessing.
نظرات کاربران