حکمت 331 نهج البلاغه: ارزش اطاعت خدا
قَالَ (عليه السلام): إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ، عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ.
و درود خدا بر او، فرمود: خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان، كوتاهى كنند.
He (peace be upon him) said: God Almighty made obedience the spoils of the wise, when the weak are negligent.
حکمت 332 نهج البلاغه: اهمیت وجود حاکم و حکومت
وَ قَالَ (عليه السلام): السُّلْطَانُ وَزَعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِه.
و درود خدا بر او، فرمود: حاكم اسلامى، پاسبان خدا در زمين اوست.
He (peace be upon him) said: The Sultan is God’s authority on earth.
حکمت 333 نهج البلاغه: ویژگیهای مؤمن
وَ قَالَ (عليه السلام) فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ:
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ، أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْءٍ نَفْساً، يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ، طَوِيلٌ غَمُّهُ، بَعِيدٌ هَمُّهُ، كَثِيرٌ صَمْتُهُ، مَشْغُولٌ وَقْتُهُ، شَكُورٌ صَبُورٌ، مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ، ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ، سَهْلُ الْخَلِيقَةِ، لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ، نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ.
و درود خدا بر او، (در توصيف مؤمن فرمود):
شادى مؤمن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان است. سينه اش از هر چيزى فراخ تر، و نفس او از هر چيزى خوارتر است. برترى جويى را زشت، و رياكارى را دشمن مى شمارد.
اندوه او طولانى، و همّت او بلند است، سكوتش فراوان، و وقت او با كار گرفته است، شكرگزار و شكيبا و ژرف انديش است. از كسى درخواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر امّا در ديندارى از بنده خوارتر است.
And he (peace be upon him) said in describing the believer: The believer’s joy is on his face and his sadness is in his heart, he is the most broad-minded and the most humble of souls, he hates elevation and detests reputation, his sorrow is long, his concern is far-fetched, his silence is much, his time is occupied, he is grateful and patient, he is immersed in his thoughts, he is stingy with his friendship, he is easy-going, and gentle. The arika, his soul is harder than the hard and he is more humiliated than a slave.
حکمت 334 نهج البلاغه: توجه به اجل و ترک آرزوها
وَ قَالَ (عليه السلام): لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه.
و درود خدا بر او، فرمود: اگر بنده خدا أجل و پايان كارش را مى ديد، با آرزو و فريب آن دشمنى مى ورزيد.
He (peace be upon him) said: If the servant saw the appointed time and his destiny, he would hate hope and its delusion.
حکمت 335 نهج البلاغه: شریکان اموال انسان
وَ قَالَ (عليه السلام): لِكُلِّ امْرِئٍ فِي مَالِهِ شَرِيكَانِ، الْوَارِثُ وَ الْحَوَادِث.
و درود خدا بر او، فرمود: براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث و حوادث.
He (peace be upon him) said: Every person has two partners in his wealth: the heir and the accidents.
حکمت 336 نهج البلاغه: اهمیت وفای به وعده
وَ قَالَ (عليه السلام): الْمَسْئُولُ حُرٌّ، حَتَّى يَعِدَ.
و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه چيزى از او خواسته اند تا وعده نداده آزاد است.
He (peace be upon him) said: The one who is asked is free until he promises.
حکمت 337 نهج البلاغه: ضرورت عمل گرایى
وَ قَالَ (عليه السلام): الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ، كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ.
و درود خدا بر او، فرمود: دعوت كننده بى عمل، چون تير انداز بدون كمان است.
He (peace be upon him) said: The one who calls upon God without action is like the one who shoots without a bowstring.
حکمت 338 نهج البلاغه: هماهنگى علم فطری و اکتسابی
وقال (عليه السلام): الْعِلْمُ عِلْمَانِ: مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ؛ وَلاَ يَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ، إِذَا لَمْ يَكُنِ الْمَطْبُوعُ.
و درود خدا بر او، فرمود: علم دو گونه است: علم فطرى و علم اكتسابى، علم اكتسابى اگر هماهنگ با علم فطرى نباشد سودمند نخواهد بود.
He (peace be upon him) said: Knowledge is of two types: natural and heard. The heard is of no benefit if the natural is not present.
حکمت 339 نهج البلاغه: تاثیر دولت و قدرت بر اندیشه
وقال (عليه السلام): صَوَابُ الرَّأْي بِالدُّوَلِ؛ يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا، وَيَذْهَبُ بِذَهَابِهَا.
و درود خدا بر او، فرمود: استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
He (peace be upon him) said: The correctness of opinion is related to the states; it advances with their advance and goes away with their going away.
حکمت 340 نهج البلاغه: زینت فقر و زینت غنا
وَ قَالَ (عليه السلام): الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ، وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى.
و درود خدا بر او، فرمود: پاكدامنى زيور تهيدستى، و شكرگزارى زيور بى نيازى (ثروتمندى) است.
He (peace be upon him) said: Chastity is the adornment of poverty, and gratitude is the adornment of wealth.
نظرات کاربران