مجله علمی تفریحی بیبیس
0

ترجمه فارسی و انگلیسی حکمتهای 191 الی 200 نهج البلاغه با فایل صوتی

حکمت 191 نهج البلاغه: بیوفایی و ناپایداری دنیا

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّمَا الْمَرْءُ فِي الدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايَا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ، وَ مَعَ كُلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ؛ وَ لَا يَنَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى، وَ لَا يَسْتَقْبِلُ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ؛ فَنَحْنُ أَعْوَانُ الْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ، فَمِنْ أَيْنَ نَرْجُو الْبَقَاءَ؛ وَ هَذَا اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ لَمْ يَرْفَعَا مِنْ شَيْءٍ شَرَفاً إِلَّا أَسْرَعَا الْكَرَّةَ فِي هَدْمِ مَا بَنَيَا وَ تَفْرِيقِ مَا جَمَعَا.

و فرمود (ع): آدمى در اين دنيا همانند هدفى است كه تيرهاى مرگ به سوى آن روان است، يا چون متاعى است كه رنجها و محنتها براى ربودنش، پيشدستى كنند هر جرعه آبش، گلوگير شود و هر لقمه اش در حلق بماند.
هيچ بنده اى نعمتى را فراچنگ نياورد، مگر آنكه، نعمت ديگرى را از دست بدهد و به استقبال هيچ روزى از روزهاى عمرش نرود، مگر آنكه، يك روز از عمرش را سپرى سازد.
پس ما ياران مرگ هستيم و جانهاى ما هدف تباه شدنها. چگونه به جاويد زيستن اميد بنديم و، حال آنكه، اين شب و روز بنايى برنياورند، مگر آنكه، بشتاب ويرانش كنند و هر جمع را پريشان سازند.

And he (peace be upon him) said: Man in this world is nothing but a target for which death is sought, and a plunder that is overtaken by calamities, and with every sip there is a choking and in every meal there is a choking; and the servant does not attain a blessing except by parting with another, and he does not face a day of his life except by parting with another for its sake; We are the helpers of death, and our souls are the targets of death. So where do we hope to survive? This night and day have not raised anything in honor except that they hastened to destroy what they built and scatter what they gathered.

حکمت 192 نهج البلاغه: جمع مال برای دیگران

وَ قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ.

و فرمود (ع): اى فرزند آدم هر چه بيش از روزى هر روزه ات كسب كنى، تو خزانه دار آن براى ديگرى هستى.

And he (peace be upon him) said: O son of Adam, whatever you earn beyond your sustenance, you are a treasurer of it for others.

حکمت 193 نهج البلاغه: انجام کارها هنگام تمایل دل

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ.

و فرمود (ع): دلها را ميل و هوايى است و روى آوردنى و پشت كردنى. هر زمان كه خود روى آوردند، به كارشان گيريد. زيرا اگر دلها را به اكراه به كارى وادارند، كور شوند.

He (peace be upon him) said: The hearts have desire, inclination, and turning away, so approach them according to their desire and inclination, for if the heart is forced, it becomes blind.

حکمت 194 نهج البلاغه: پرهیز از خشم و انتقام

وَ كَانَ (علیه السلام) يَقُولُ: مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ، فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ؛ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ، فَيُقَالُ لِي لَوْ عَفَوْتَ؟

و فرمود (ع): هنگامى كه خشمگين مى شوم، چه هنگام خشم خود را فرو نشانم. آيا زمانى كه از انتقام عاجز آمده ام كه مى گويند صبر كن. يا آن گاه كه بر انتقام توانايم كه مى گويند، اگر عفو كنى، بهتر؟

And he (peace be upon him) used to say: When do I satisfy my anger when I get angry? Is it when I am unable to take revenge, so it is said to me, “If only you were patient”? Or is it when I am able to take revenge, so it is said to me, “If only you pardoned”?

حکمت 195 نهج البلاغه: دنیا از نظر امیرالمؤمنین

وَ قَالَ (علیه السلام) وَ قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ: هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ؛
(وَ رُوِيَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ): هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالْأَمْسِ.

وقتى بر مزبله اى گذشت، چنين فرمود: اينها چيزهايى است كه بخيلان از انفاقش خوددارى مى كردند.
[و در روايت ديگر آمده است]:
اينها چيزهايى هستند كه ديروز براى به دست آوردنشان با هم رقابت مى كردند.

And he (peace be upon him) said, as he passed by some filth on a garbage dump: This is what the misers are stingy with; (And it was narrated in another report that he said): This is what you were competing over yesterday.

حکمت 196 نهج البلاغه: عبرت‌آموزی از مال تلف شده

وَ قَالَ (علیه السلام): لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ.

و فرمود (ع): از مال تو آنچه از دستت رفته و سبب عبرت تو بوده است، از دستت نرفته است.

He (peace be upon him) said: What he preached to you has not been lost from your wealth.

حکمت 197 نهج البلاغه: رفع خستگی دل با حکمتها

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ.

و فرمود (ع): اين دلها ملول مى شوند، آنسان، كه بدنها ملول مى شوند. براى شادمان ساختنشان سخنان نغز و حكمت آميز بجوييد.

He (peace be upon him) said: These hearts get bored just as bodies get bored, so seek out the best aspects of wisdom for them.

حکمت 198 نهج البلاغه: نکوهش منطق خوارج

وَ قَالَ (علیه السلام) -لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ-: كَلِمَةُ حَقٍّ، يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ.

وقتى كه اين سخن خوارج را شنيد كه مى گويند: حكومت جز از آن خدا نيست فرمود سخن حقى است كه باطلى را بدان اراده كنند.

And he (peace be upon him) said – when he heard the Khawarij saying: There is no rule except for God -: A word of truth, but falsehood is intended by it.

حکمت 199 نهج البلاغه: وصف اراذل و اوباش

وَ قَالَ (علیه السلام) فِي صِفَةِ الْغَوْغَاءِ: هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا غَلَبُوا، وَ إِذَا تَفَرَّقُوا لَمْ يُعْرَفُوا.
وَ قِيلَ بَلْ قَالَ (علیه السلام): هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا ضَرُّوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا نَفَعُوا. فَقِيلَ قَدْ عَرَفْنَا [عَلِمْنَا] مَضَرَّةَ اجْتِمَاعِهِمْ، فَمَا مَنْفَعَةُ افْتِرَاقِهِمْ؟ فَقَالَ (علیه السلام) يَرْجِعُ أَصْحَابُ [أَهْلُ] الْمِهَنِ إِلَى مِهْنَتِهِمْ [مِهَنِهِمْ]، فَيَنْتَفِعُ النَّاسُ بِهِمْ، كَرُجُوعِ الْبَنَّاءِ إِلَى بِنَائِهِ وَ النَّسَّاجِ إِلَى مَنْسَجِهِ وَ الْخَبَّازِ إِلَى مَخْبَزِه.

در صفت اوباش و فرومايگان، گفت:
اينان چون گرد آيند غلبه كنند و چون پراكنده باشند، شناخته نشوند. [و گويند كه فرمود:] اينان چون گرد آيند، زيان رسانند و چون پراكنده باشند، سود دهند. [پرسيدند، زيان جمع آمدنشان را مى دانيم. اما سود پراكنده شدنشان در چيست، فرمود:] پيشه وران به سر كارهاى خود باز مى گردند و مردم از آنها فايده مى برند، بنّا به كار ساختن باز مى گردد و بافنده به كارگاهش و نانوا به نانواييش.

And he (peace be upon him) said in describing the mob: They are those who, when they gather, prevail, and when they disperse, are not recognized. It was said, rather he (peace be upon him) said: They are those who, when they gather, harm, and when they disperse, benefit. So it was said, We have known the harm of their gathering, so what is the benefit of their dispersion? He (peace be upon him) said: The people of the professions will return to their professions, and the people will benefit from them, like the return of the builder to his building, the weaver to his loom, and the baker to his bakery.

حکمت 200 نهج البلاغه: نکوهش افراد شرور

وَ قَالَ (علیه السلام) وَ [قَدْ] أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ، فَقَالَ: لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ.

جنايتكارى را نزد او آوردند و جمعى از اوباش همراه او بودند، امام فرمود: گشاده و خوش مباد، چهره هايى كه ديده نمى شوند، مگر در جايى كه رسوايى باشد.

And he (peace be upon him) said, and a jinn was brought with him, and with him was a mob, so he said: No welcome to faces that are not seen except at every defect.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آموزش نقاشی سیاه قلم کانال واتساپ