این خطبه، در شهر كوفه در سال 38 هجری برای تشویق كوفیان به نبرد نهایی، ایراد شد.
خداوند پیامبر (ص) را فرستاد تا دعوت كنندۀ به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پیامبر (ص) بدون سُستی و كوتاهی، رسالت پروردگارش را رسانید، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگید. پیامبر (ص) پیشوای پرهیزكاران، و روشنی بخش چشم هدایت شدگان است. (و از همین خطبه است؛) مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بودید، از خان هها كوچ می كردید، در بیابانها سرگردان می شدید، و بر كردارتان اشك می ریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه می زدید و سرمایۀ خود را بدون نگهبان و جانشین رها می كردید و هر كدام از شما تنها به كار خود می پرداختید، و به دیگری توجّهی نداشتید. افسوس، آنچه را به شما تذكّر دادند، فراموش كردید، و از آنچه شما را ترساندند، ایمن گشتید! گویا عقل از سرتان پریده، و كارهای شما آشفته شده است. به خدا سوگند! دوست داشتم كه خدا میان من و شما جدایی اندازد، و مرا به كسی كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرماید. به خدا سوگند! آنان مردمی بودند نیك اندیش، ترجیح دهندۀ بردباری، گویندگان حق، و ترك كنندگان ستم. پیش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاویدان آخرت و كرامت گوارا، پیروز شدند. آگاه باشید! به خدا سوگند! پسركی از طایفه ثقیف (حجّاج بن یوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد كه هوسباز و گردنكش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و داراییها » شما را میچرد و چربی شما را آب میكند.
ابو وَذَحه: بس كن. (وَذَحه، نوعی سوسك است، چون ماجرایی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه » خطاب فرمود، كه اینجا جای آوردن آن نیست. میگویند وَذَحَه، سوسك مخصوصی است حَجّاج را گزید كه بدنش وَرَم كرد و مُرد)
About troubles which would arise and the Day of Judgement
Allah deputised him (the Prophet) as a caller towards Truth and a witness over the creatures. The Prophet conveyed the messages of Allah without being lazy and without any shortcoming, and he fought His enemies in the cause of Allah without being languid and without pleading excuses. He is the foremost of all who practise piety and the power of perception of all those who achieve guidance. A part of the same sermon, complaining about his men If you know what I know of the unknown that is kept wrapped up from you certainly you would have gone out into the open weeping over your deeds and beating yourselves in grief and you would have abandoned your properties without any guard for it or any substitute over it. Everyone would then have cared for his own self without paying attention to anyone else. But you have forgotten what was recalled to you and felt safe from what you had been warned. Consequently, your ideas went astray and your affairs were dispersed. I do long that Allah may cause separation between me and you and give me those who have a better right to be with me than you. By Allah, they are people of blissful ideas, enduring wisdom and true speech. They keep aloof from revolt. They trod forward on the path (of Allah) and ran on the high road. Consequently, they achieved the everlasting next life and easeful honours. Beware! by Allah, a tall lad of swinging gait from Banu Thaqif would be placed over you. He would eat away your vegetation and melt your fat. So, O’ Aba Wadhahah, is that all? as-Sayyid ar-Radi says: “al-Wadhahah” means “al-khunfusa’ (dung-beetle).” In this sentence Amir al-mu’minin has referred to al-Hajjaj ibn Yusuf ath-Thaqafi and he had an incident with “al-Khunfusa ‘”, which need not be related here.
فایل صوتی فارسی مربوط به این خطبه را از لینک ذیل دانلود نمایید:
Download: Nahjul-Balagah-Sermon-116
نظرات کاربران