پس از جنگ نهروان در سال 38 هجری، در افشای جنایات بنی امیّه و معاویه، ایراد فرمود.
سوگند به خدا! بنی امیّه چنان به ستمگری و حكومت ادامه دهند كه حرامی باقی نماند، جز آن كه حلال شمارند، و پیمانی نم یماند جز آن كه همه را بشكنند، و هیچ خیمه و خان های وجود ندارد جز آن كه ستمكاری آنان در آنجا راه یابد، و ظلم و فسادشان مردم را از خانهها كوچ دهد، تا آن كه در حكومتشان دو دسته بِگِریند: دست های برای دین خود كه آن را از دست داده اند، و دسته ای برای دنیای خود كه به آن نرسیده اند. و یاری خواستن یكی از دیگری، چون یاری خواستن برده از ارباب خویش است، كه در حضور ارباب اطاعت دارد و در غیبت او، بدگویی م یكند. در حكومت بنی امّیه، هر كس به خدا امیدوارتر باشد، بیش از همه رنج و مصیبت بیند. پس اگر خداوند عافیت و سلامتی بخشید، قدرشناس باشید و اگر به بلا و گرفتاری مبتلا گشتید، شكیبا باشید، (كه همانا سرانجام، پیروزی با پرهیزكاران است.)
Oppression of the Umayyads
By Allah, they would continue like this till there would be left no unlawful act before Allah but they would make it lawful and no pledge but they would break it, and till there would remain no house of bricks or of woollen tents but their oppression would enter it. Their bad dealings would make them wretched, till two groups of crying complainants would rise, one would cry for his religion and the other for this world and the help of one of you to one of them would be like the help of a slave to his master, namely when he is present he obeys him, but when the master is away he backbites him. The highest among you in distress would be he who bear best belief about Allah. If Allah grants you safety accept it, and if you are put in trouble endure it, because surely (good) result is for the God-fearing.
فایل صوتی فارسی مربوط به این خطبه را از لینک ذیل دانلود نمایید:
Download: Nahjul-Balagah-Sermon-098
نظرات کاربران