مجله علمی تفریحی بیبیس
0

ترجمه فارسی و انگلیسی خطبه 87 نهج البلاغه (معرّفی پرهیزکاران و فاسقان) با فایل صوتی

بازدید 190

ای بندگان خدا! همانا بهترین و محبوب ترین بنده نزد خدا، بند های است كه خدا او را در پیكار با نفس یاری داده است. آن كس كه جامۀ زیرین او، اندوه و لباس رویین او، ترس از خداست؛ چراغ هدایت در قلبش روشن شده و وسایل لازم را برای روزی كه در پیش دارد، فراهم كرده و دوریها و دشواریها را بر خود نزدیك و آسان ساخته است. حقایق دنیا را با چشم دل نگریسته، همواره به یاد خدا بوده و اعمال نیكو، فراوان انجام داده است. از چشمۀ گوارای حق، سیراب گشته، چشم های كه به آسانی به آن رسید، و از آن نوشیده سیراب گردید و در راهِ هموار و راست، قدم برداشته. پیراهن شهوات را از تن بیرون كرده،و جز یك غم، از تمام غمها خود را می رهاند. و از صف كوردلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد، كلید بازكنندۀ درهای هدایت شد و قفل درهای گمراهی و خواری گردید. راه هدایت را با روشندلی دید، و از همان راه رفت، و نشانه های آن را شناخت و از امواج سركش شهوات گذشت. به استوارترین دستاویزها و محكمترین طنابها چنگ انداخت، چنان به یقین و حقیقت رسید كه گویی نور خورشید بر او تابید. در برابر خداوند خود را به گونه ای تسلیم كرد كه هر فرمان او را انجام میدهد و هر فرعی را به اصلش باز می گرداند. چراغ تاریكیها و روشنی بخش تیرگیها، كلیدِ درهای بسته و برطرف كننده دشواریها، و راهنمای گمراهان در بیابان های سرگردانی است. سخن می گوید، خوب میفهماند، سكوت كرده به سلامت می گذرد، برای خدا اعمال خویش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذیرفته است، از گنجین ههای آیین خدا و اركان زمین است. خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آن كه هوای نفس را از دل بیرون رانده است. حق را م یشناساند و به آن عمل می كند. كار خیری نیست مگر كه به آن قیام می كند، و در هیچ جا گمان خیری نبرده جز آن كه به سوی آن شتافته. اختیار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را راهبر و پیشوای خود قرار داده است. هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آید، و هر جا كه قرآن جای گیرد مسكن گزیند. و دیگری كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بی بهره است، یك دسته از نادانیها را از جمعی نادان فراگرفته، و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته، و دام هایی از طنابهای غرور و گفته های دروغین بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر امیال و خواست ههای خود تطبیق می دهد، و حق را به هوسهای خود تفسیر می كند. مردم را از گناهان بزرگ ایمن م یسازد، و جرائم بزرگ را سبك جلوه می دهد. ادّعا می كند از ارتكاب شبهات پرهیز دارد امّا در آنها غوطه می خورد. می گوید: از بدعت ها دورم، ولی در آنها غرق شده است. چهرۀ ظاهر او چهرۀ انسان، و قلبش قلب حیوان درنده است، راه هدایت را نمی شناسد كه از آن سو برود، و راه خطا و باطل را نمی داند كه از آن بپرهیزد، پس مرده ای است در میان زندگان. مردم! كجا میروید؟ چرا از حق منحرف میشوید؟ پرچم های حق برافراشته و نشان ههای آن آشكار است، با اینكه چراغ های هدایت روشنگر راهند، چون گمراهان به كجا می روید؟چراسرگردانید؟ در حالی كه عترت پیامبر شما در میان شماست. آنها زمامداران حق و یقینند؛ پیشوایان دین و زبانهای راستی و راستگویانند، پس باید در بهترین منازلِ قرآن، جایشان دهید و همانند شتران تشنه كه به سوی آب شتابانند، به سو یشان هجوم ببرید. ای مردم ! این حقیقت را از خاتم پیامبران (ص) بیاموزید كه فرمود: «هر كه از ما م یمیرد، در حقیقت نمرده است و چیزی از ما كهنه نم یشود. » پس آنچه نمی دانید، نگویید، زیرا بسیاری از حقایق در اموری است كه ناآگاهانه انكار می كنید. مردم! عذرخواهی كنید از كسی كه دلیلی بر عَلیه او ندارید، و آن كس من م یباشم. مگر من در میان شما بر اساس ثقل اكبر «كه قرآن است » عمل نكردم؟ و ثقل اصغر «عترت پیامبر (ص)» را در میان شما باقی نگذاردم؟ مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم؟ و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهیتان ندادم؟ مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم؟ و نیكی ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم؟ و ملكات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم؟ پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشمِ دل، ژرفایِ آن را مشاهده نمی كند، و فكرتان توانایی تاختن در آن راه را ندارد، به كار نگیرید. )برخی از همین خطبه است:( تا آن كه برخی از شما گمان می برند كه دنیا به كام بنی امیه شد، و همۀ خوبیها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمۀ خود سیراب كرده، و تازیانه و شمشیرشان از سر این امّت كنار نخواهد رفت. كسانی كه چنین می اندیشند در اشتباهند، زیرا سهم بن یامیه تنها جرعه ای از زندگی لذّت بخش است كه مدّتی آن را میمكند، سپس همه آنچه را كه نوشیدند بیرون می ریزند.

The Qualities of a faithful believer

O’ creatures of Allah! the most beloved of Allah is he whom Allah has given power (to act) against his passions, so that his inner side is (submerged in) grief and the outer side is covered with fear. The lamp of guidance is burning in his heart. He has provided entertainment for the day that is to befall him. He regards what is distant to be near himself and takes the hard to be light. He looks at and perceives; he remembers (Allah) and enhances (the tempo of his) actions. He drinks sweet water to whose source his way has been made easy. So he drinks to satisfaction and takes the level path. He has put off the clothes of desires and got rid of worries except one worry peculiar to him. He is safe from misguidance and the company of people who follow their passions. He has become the key to the doors of guidance, and the lock for the doors of destruction. He has seen his way and is walking on it. He knows his pillar (of guidance) and has crossed over his deep water. He has caught hold of the most reliable supports and the strongest ropes. He is on that level of conviction which is like the brightness of the sun. He has set himself for Allah, the Glorified, for performance of the most sublime acts of facing all that befalls him and taking every step needed for it. He is the lamp in darkness. He is the dispeller of all blindness, key to the obscure, remover of complexities, and a guide in vast deserts. When he speaks he makes you understand whereas when he remains silent then it is safe to do so. He did everything only for Allah and so Allah also made him His own. Consequently, he is like the mines of His faith and as a stump in His earth. He has enjoined upon himself (to follow) justice. The first step of his justice is the rejection of desires from his heart. He describes right and acts according to it. There is no good which he has not aimed at nor any likely place (of virtue) of the Qur’an. Therefore the Qur’an is his guide and leader. He gets down when the Qur’an puts down his weight and he settles where the Qur’an settles him down. The Characteristics of an unfaithful believer While the other (kind of) man is he who calls himself learned but he is not so. He has gleaned ignorance from the ignorant and misguidance from the misguided. He has set for the people a trap (made) of the ropes of deceit and untrue speech. He takes the Qur’an according to his own views and right after his passions. He makes people feel safe from big sins and takes light the serious crimes. He says that he is waiting for (clarification of) doubts but he remains plunged therein, and that he keeps aloof from innovations but actually he is immersed in them. His shape is that of a man, but his heart is that of a beast. He does not know the door of guidance to follow nor the door of misguidance to keep aloof therefrom. These are living dead bodies. About the Descendants (`Itrah) of the Holy Prophet “So wither are you going to” (Qur’an, 81:26) and “how are you then turned away?” (Qur’an, 6:95; 10:34; 35:3; 40:62). Ensigns (of guidance) are standing, indications (of virtue) are clear, and the minarets (of light) have been fixed. Where are you being taken astray and how are you groping while you have among you the descendants of the Prophet? They are the reins of Right, ensigns of Faith and tongues of truth. Accord to them the same good position as you accord to the Qur’an, and come to them (for quenching the thirst of guidance) as the thirsty camels approach the water spring. O’ people take this saying(1) of the last of the Prophets that he who dies from among us is not dead, and he who decays (after dying) from among us does not really decay. Do not say what you do not understand, because most of the Right is in what you deny. Accept the argument of one against whom you have no argument. It is I. Did I not act before you on the greater thaqal (ath-thaqal al-akbar, i.e. the Qur’an) and did I not retain among you the smaller thaqal (ath-thaqal-al-asghar, i.e. the descendants of the Prophet).(2) I fixed among you the standard of faith, and I taught you the limits of lawful and unlawful. I clothed you with the garments of safety with my justice and spread for you (the carpet of) virtue by my word and deed. I showed you high manners through myself. Do not exercise your imagination about what the eye cannot see or the mind cannot conceive. A part of the same sermon, about Banu Umayyah Till people begin thinking that the world is attached to the Umayyads, would be showering its benefits on them, and lead them to its clear spring for watering, and that their whip and sword will not be removed from the people. Whoever thinks so is wrong. There are rather a few drops from the joys of life which they would suck for a while and then vomit out the whole of it.

فایل صوتی فارسی مربوط به این خطبه را از لینک ذیل دانلود نمایید:

Download: Nahjul-Balagah-Sermon-087

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.