مجله علمی تفریحی بیبیس
0

شعر “زلف آشفته و خوی‌کرده و خندان‌لب و مست” حافظ با ترجمه انگلیسی

بازدید 1075

زلف آشفته و خوی‌کرده و خندان‌لب و مست

Her tresses unkempt,sweaty, her lips all smiles, drunk [she did stand]

پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست

Her dress open,her lips citing ghazals,a [wine] pitcher in her hand

نرگسش عربده‌جوی و لبش افسوس‌کنان

Her daffodils of eyes throwing gauntlets, head shaking,lips mocking

نیم‌شب دوش به بالین من آمد بنشست

she came by In the dark of the last night, sat by my bedding

سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

Her head reached my ear, her lips uttered a sad whisper

گفت ای عاشق دیرینه‌ی من خوابت هست

“How on earth could you ever sleep? O my old times lover!”

عاشقی را که چنین باده‌ی شب‌گیر دهند

Any lover just been given such an early morning divine drink

کافر عشق بود گر نشود باده‌پرست

Heretic of the religion of love he is, doesnt he worships drink

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر

Leave us, O preacher! Dont you dare nitpick a suffering one

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

Nothing but [all] this was our gift, right from the creation’s day one

 آن چه او ریخت به پیمانه‌ی ما نوشیدیم

We just drank whatever she poured in our cups [, no whine]

اگر از خمر بهشت است وگر باده‌ی مست

Never did we mind whether it is divine drink or grapes wine

خنده‌ی جام می و زلف گره‌گیر نگار

The smiling lips of a glass of wine, the curly locks of [such a] beauty

ای بسا توبه که چون توبه‌ی حافظ بشکست

Made many go back on repenting times, Hafez is just one of many

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید