- عنوان: Death’s Daughter and the Ebony Blade, Volume 7
- نویسنده: MATTO AYAMINE
- سال انتشار: 2024
- تعداد صفحه: 214
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 15.3 مگابایت
باران سیل آسا بر زمین فرود آمد و ابرهایی از غبار سفید را به سمت بالا فرستاد که در دهکدهای متروکه پخش شد، جایی که حتی زمان به نظر متوقف شده بود. در سرداب یک کلیسای کوچک در همان روستا، که دور یک میز گرد کهنه شده نشسته بودند، اعضای آن لیگ بینظیر آدمکشها که از زمانهای بسیار قدیم تجارت خود را با تاریکی بهعنوان همراهشان میکردند، جمع شده بودند – Asura. «…و این اتفاق افتاد. قدرت های دختر Deep Folk چیزی جز خارق العاده نیست. چنین هیولایی را نمی توان کشت.» کریشنا سیرن اغراق آمیز نبود. این واقعیت که او دیگر نمی توانست بدون کمک عصا راه برود، دلیلی غیرقابل انکار برای آن بود. هیچ کس پاسخ آماده ای نداشت. فقط شعله های شمع های روی میز گرد سوسو می زد – هیچ چیز دیگری در اتاق تکان نمی خورد. نفر کوان که به صورت مورب روبروی کریشنا نشسته بود فکر کرد صدای باران آرامش بخش است. او غایب به لکه سیاهی که سقف را پوشانده بود خیره شد و به باران گوش کرد. این قاتل کهنه کار پالاسیو جین بود که سکوت را شکست. «دو مورد ناموفق بودند، اما برای چهار نفر نباید مشکلی ایجاد شود. آنها می گویند که این چهار آسورا بودند که گارسیا، قدرتمندترین دیپ فولک را شکست دادند. البته، من شک دارم که او به اندازه گارسیا قوی باشد، اما این را یک ژست احترام به کریشنا بدانید که باید با این بی شرمی زندگی کند. از صدای او طعنه و تحقیر میچکید، اما وقتی کریشنا فقط آرام خندید، اضافه کرد: «معشوق خود را سرگرمکننده میدانید؟» “من عذرخواهی می کنم اگر ایده اشتباهی به شما دادم. من خندیدم چون تو خیلی بیحوصله هستی، همین. یا شاید سن آنقدر ذهن شما را درگیر کرده است که مرا درک نکرده اید. مردم نام هیولا را به چیزی میدهند که قدرت انسانی در برابر آن غلبه ندارد. ما Asura نیز از این قاعده مستثنی نیستیم. دو یا چهار قاتل بفرست، مهم نیست. ممکن است سعی کنید آتش سوزی را با یک لیوان آب خاموش کنید. شما هرگز گارسیا را ملاقات نکردید، بنابراین مقایسه فقط وقت ما را تلف می کند.
Torrential rain pelted the ground, sending up clouds of white mist that spread through an abandoned village where even time seemed to have ground to a halt. In the cellar of a falling-down chapel in that same village, seated around a timeworn round table, were gathered the members of that unparalleled league of assassins who had since time immemorial plied their trade with darkness as their companion—the Asura. “…and that is what happened. The Deep Folk girl’s powers are nothing short of extraordinary. A monster like that cannot be killed.” Krishna Siren was not exaggerating. The fact that she could no longer walk without the aid of a cane was incontrovertible proof of that. No one had a ready response. Only the flames of the candles on the round table flickered—naught else in the room moved. The sound of the rain is soothing, thought Nefer Quan, who sat diagonally opposite Krishna. He stared absently at the black stain covering the ceiling, listening to the downpour. It was veteran assassin Palacio Jinn who broke the silence. “Two were unsuccessful, but it should be no trouble for four. They say that it was four Asura who defeated Garcia, the mightiest of the Deep Folk. Of course, I doubt she is as strong as Garcia, but consider it a gesture of respect for Krishna, who has to live with this dishonor.” His voice dripped with sarcasm and contempt, but when Krishna only laughed quietly, he added, “You find your sorry plight amusing?” “I do apologize if I gave you the wrong idea. I laughed because you are so wildly off the mark, that is all. Or perhaps age has addled your mind so badly that you did not understand me. People give the name ‘monster’ to that against which human strength cannot prevail. We Asura are no exception. Send two assassins or four, it matters not; you might as well try and put out a wildfire with a glass of water. You never met Garcia, so comparisons only waste our time.”
این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.
نظرات کاربران