0

دانلود آهنگ فرانسوی La bohème از Charles Aznavour با متن و ترجمه

بازدید 522

Je vous parle d’un temps
باهاتون درباره اون زمانی حرف میزنم
Que les moins de vingt ans
که اونایی که کمتر از بیست سال دارن
Ne peuvent pas connaître
نمیتونن چیزی ازش بفهمن

Montmartre en ce temps-là
تو اون زمان “مونمارت” (تپه کوچکی در پاریس)
Accrochait ses lilas
گل های یاسش رو آویزون میکرد
Jusque sous nos fenêtres
که تا زیر پنجره هامون می اومدن

Et si l’humble garni
و خونه ی محقرمون
Qui nous servait de nid
که به عنوان آشیانه ازش استفاده میکردیم
Ne payait pas de mine
چیز درست و حسابی ای نبود

C’est là qu’on s’est connu
اونجا بود که با هم آشنا شدیم
Moi qui criais famine
منی که از تنگ دستی ناله میکردم
Et toi qui posais nue
و تویی که برهنه ژست میگرفتی

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Ça voulait dire
یعنی
On est heureux
ما خوشحال بودیم

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Nous ne mangions qu’un jour sur deux
ما هر دوروز یکبار غذا میخوردیم

Dans les cafés voisins
تو کافه های اطراف
Nous étions quelques-uns
ما چندنفر بودیم که
Qui attendions la gloire
دنبال شهرت بودیم

Et bien que miséreux
با اینکه بدبخت بودیم
Avec le ventre creux
با شکم خالی
Nous ne cessions d’y croire
از فکر کردن بهش دست نمیکشیدیم

Et quand quelques bistrots
و وقتی چندتا کافه چی
Contre un bon repas chaud
در ازای یه وعده غذای گرم
Nous prenaient une toile
بهمون یه تابلوی نقاشی میدادن تا نقاشی بکشیم

Nous récitions des vers
ما از حفظ براشون شعر میخوندیم
Groupés autour du poële
دسته جمعی دور بخاری
En oubliant l’hiver
در حالی که زمستون رو فراموش کرده بودیم

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Ça voulait dire
یعنی
Tu es jolie
تو زیبایی

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Et nous avions tous du genie
ما استعداد هر چیزی رو داشتیم

Souvent il m’arrivait
بعضی وقت ها برام پیش می اومد
Devant mon chevalet
که جلوی سه پایه نقاشیم
De passer des nuits blanches
با گذروندن شب های بی خوابی

Retouchant le dessin
طرحِ خط یه سینه
De la ligne d’un sein
و برآمدگی پشت و کمر رو
Du galbe d’une hanche
اصلاح میکردم

Et ce n’est qu’au matin
و صبح که میشد
Qu’on s’asseyait enfin
در مقابل یه قهوه با شیر
Devant un café crème
بالاخره مینشستیم

Épuisés mais ravis
خسته ولی خوشحال
Fallait-il que l’on s’aime
ما باید عاشق همدیگه
Et qu’on aime la vie
و عاشق زندگی میبودیم ؟

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Ça voulait dire
یعنی
On a vingt ans
بیست سالمون بود

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Et nous vivions de l’air du temps
و ما در روح زمان زندگی میکردیم

Quand au hasard des jours
وقتی به صورت اتفاقی روزها
Je m’en vais faire un tour
میرفتم و یه دوری
A mon ancienne adresse
توی محله قدیمیم میزدم

Je ne reconnais plus
دیگه نمیشناختم
Ni les murs ni les rues
نه دیوارها و نه خیابون هایی رو که
Qui ont vu ma jeunesse
جوونی من رو دیده بودن

En haut d’un escalier
بالای یه پله
Je cherche l’atelier
دنبال کارگاهی میگشتم
Dont plus rien ne subsiste
که دیگه چیزی ازش باقی نمونده بود

Dans son nouveau décor
توی اون دکور جدیدش
Montmartre semble triste
“مونمارت” به نظر غمگین میومد
Et les lilas sont morts
و گل های یاسش مرده بودن

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
On était jeunes
ما جوون بودیم
On était fous
احمق بودیم

La bohême, la bohême
کولی ، کولی
Ça ne veut plus rien dire du tout
دیگه هیچ معنایی نداره

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کلیک کنید