بگذار تا مقابل روی تو بگذریم Let us pass by your [nice] visage دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم And steal a glance at your fine face شوق است در جدایی و جور است در ادامه مطلب
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را O heavenly breeze, kindly let that slender gazelle know که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را we wander in mountains, dwell in deserts , ادامه مطلب
خانه دلتنگ غروبی خفه بود The home was longing for a gloomy sunset مثل امروز که تنگ است دلم Like Today that my heart is longing پدرم گفت چراغ My father said “light” و شب ادامه مطلب
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست Never call words coming from the nation of love wrong چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست Never call words coming from the nation of love ادامه مطلب
بگذار تا بگرییم Let me cry بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران Let me cry aloud like the spring cloud کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران Farewell to friends makes stones cry aloud ادامه مطلب
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت Longing for the one and only blazed my heart, scorched my chest آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت Such flames raged in that house that ادامه مطلب
هوای روی تو دارم I want to see you هوای روی تو دارم نمیگذارندم I want to see you , they wont let me مگر به کوی تو این ابرها ببارندم Unless these clouds rain ادامه مطلب
ــ تو کجایی؟ -Where are you? در گسترهی بیمرزِ این جهان In this borderless realm of the world تو کجایی؟ Where are you? ــ من در دورترین جای جهان ایستادهام: – I am standing at ادامه مطلب
دوش آگهی ز یارِ سفر کرده داد باد Last night, the wind brought news of my faraway soulmate من نیز دل به باد دهم هر چه بادا باد So let me throw the caution to ادامه مطلب