Hey, hey
هی، هی
That piece of me that never left
اون تیکه از من که هیچوقت نرفت
Has much to see, to not regret
هنوز خیلی چیزا هست که ببینه، که پشیمون نشه
What you’re to be don’t have to be
اونی که قراره باشی، لازم نیست همون بشی
You never know what’s around the bend
هیچوقت نمیدونی پشت پیچ بعدی چی منتظرته
Mothers to daughters
مادرها به دخترها
Who turn sons into fathers
که پسرها رو تبدیل میکنن به پدر
In time, we all get taller
با گذر زمان، هممون بزرگتر میشیم
While sometimes feeling smaller
حتی اگه بعضی وقتا احساس کوچیکی کنیم
Now this house ain’t a home
الان دیگه این خونه، خونه نیست
No, this house ain’t a home
نه، دیگه اینجا خونه نیست
Fix on
تمرکز کن
눈앞을 가리고 있는 이 어둠
این تاریکی که جلو چشممو گرفته
밖에서는 소란스럽게 평가해 모든 걸 말이야
بیرونیا همیشه با سر و صدا همه چیزو قضاوت میکنن
주눅 들고 숨에 푸념을 싣고
میترسم و با هر نفس، گله و شکایت میکشم
내 신념과 가치를 누군가가 정의해
یکی دیگه برای باور و ارزشهام تصمیم میگیره
이곳은 내겐 차가워, 차가워
اینجا برام سرده، خیلی سرده
온 세상이 내겐 어지러워, 어지러워
کل دنیا برام گیجه، داره میچرخه
벗어나야 해 온전히 우리를 우리로 품을 수 있는 곳으로
باید از اینجا بزنم بیرون، جایی که بتونم خودمو همونجور که هستم بپذیرم
커튼을 찢고 나가자 새로운 나의 집으로
بیاین پردههارو پاره کنیم و بریم به یه خونهی جدید
나 아직도 집 대신에 놀이터에 (Yeah)
من هنوزم بهجای خونه، دنبال زمین بازیام
세 살 버릇 여전해 집을 나온 어린애 (Yeah, yeah)
عادتای بچگیم هنوزم هست، یه بچهام که از خونه زده بیرون
침대보다 미끄럼틀이 더 아늑했던
جایی که سرسره از تخت خوابم راحتتر بود
헌 집 소중한지 모르고 새 집만 쌓은 죄
نفهمیدم اون خونهی قدیمی چقدر باارزش بود، فقط دنبال ساختن خونههای جدید بودم
창문 밖 비치던 silhouette
اون سایهای که از پنجره دیده میشد
복도부터 들려오던 그 목소리도
اون صداهایی که از راهرو میاومد
일요일 밤 둘러앉던 TV까지
حتی اون شبهای یکشنبه که دور هم مینشستیم پای تلویزیون
고작 집이었던 집이 그립지
اون خونهی ساده… دلم براش تنگ شده
That piece of me that never left
اون تیکه از من که هیچوقت نرفت
Has much to see, to not regret
هنوز خیلی چیزا هست که ببینه، که پشیمون نشه
What you’re to be don’t have to be
اونی که قراره باشی، لازم نیست همون بشی
You never know what’s around the bend
هیچوقت نمیدونی پشت پیچ بعدی چی در انتظاره
Mothers to daughters
مادرها به دخترها
Who turn sons into fathers
که پسرها رو تبدیل میکنن به پدر
In time, we all get taller
با گذر زمان، رشد میکنیم
While sometimes feeling smaller
حتی اگه بعضی وقتا احساس کوچیکی کنیم
Now this house ain’t a home
الان دیگه این خونه، خونه نیست
No, this house ain’t a home
نه، دیگه اینجا خونه نیست
안녕? 난 나에게 물었지
سلام؟ از خودم پرسیدم
여전히 그곳에 있냐고
هنوز اونجایی یا نه؟
균형 없이 자라나 버린
بدون تعادل بزرگ شدم
네 자신을 미워하면서
در حالی که از خودم بدم میاومد
대체 어디가
واقعاً کجا باید برم؟
혹시 어딘가, yeah
شاید یه جایی باشه، آره
안식의 바다
دریای آرامش
찾아가야만 해
باید پیداش کنم
그래서 떠나 넓은 평야
واسه همین میزنم به دشتهای باز
하염없는 길을 떠나
یه مسیر بیپایان رو شروع میکنم
밤이 오면 찾아오는
وقتی شب میاد
불안함은 꽤 참기 힘든 맛
اون استرس شب خیلی تلخه و سخت میگذره
힘껏 삼켜 눈물이 나
با زور اشکامو قورت میدم
흐릿하던 눈에 온 소나기
چشمای تارم پر از بارونه
하루 버텨 또 한 번 더
یه روز دیگه طاقت میارم، یه بار دیگه
언젠가 그곳에 닿을 수 있길 (Yeah)
امیدوارم یه روز برسم به اونجا
That piece of me that never left
اون بخشی از من که همیشه باهامه
Has much to see, to not regret
هنوز باید کلی چیز ببینه، تا پشیمون نشه
What you’re to be don’t have to be
لازم نیست همونی بشی که برات در نظر گرفتن
You never know what’s around the bend
هیچوقت نمیدونی پیچ بعدی چی برات داره
Mothers to daughters
مادر به دختر
Who turn sons into fathers
که پسر رو تبدیل به پدر میکنه
In time, we all get taller
با زمان همهمون رشد میکنیم
While sometimes feeling smaller
حتی وقتی که احساس کوچیکی میکنیم
Now this house ain’t a home
دیگه این خونه، خونه نیست
No, this house ain’t a home
نه، دیگه خونه نیست
‘Cause this house ain’t a home
چون این خونه، دیگه خونه نیست
‘Cause this house ain’t a home
آره، چون این فقط یه ساختمونه، نه یه خونه
نظرات کاربران