Une lettre c’est tout ce qu’il me reste
یه نامه تمام چیزیه که برام باقی مونده
de simples mots écrits de toi
چندتا کلمه حرف بی تکلف که تو نوشتی
c’est une façon que je déteste
این روشیه که ازش متنفرم
de me faire accepter ton choix
روشی که من رو مجبور میکنه انتخابت رو بپذیرم
je suis malade à y penser
فکر به این موضوع آزارم میده
que le temps voudra t’effacer
که زمان میخواد تو رو محو کنه
tu ne sortiras jamais de moi
تو هیچ وقت من رو ترک نمیکنی
mais c’est plus sombre chaque fois
اما هر دفعه تیره تر میشی
as-tu pensé à toi
به خودت فکر کردی؟
À cette ombre que tu n’as plus
به این سایه ای که دیگه نداریش
À ceux que tu disais tout bas
به اون چیزایی که خیلی آروم میگفتی
t’as menti cette fois
تو این دفعه دروغ گفتی
as-tu pensé à nous
به خودمون فکر کردی؟
À ceux que t’as laissés derrière
به اون چیزایی که پشت سر گذاشتی
toi qui étais sûre d’être mieux
تو که مطمئن بودی بهتر میشی
rien qu’en fermant les yeux
فقط در حالی که چشم هات رو میبندی
juste en fermant les yeux
فقط در حالی که چشم هات رو میبندی
as-tu essayé de me le dire
تو سعی کردی که اینو بهم بگی؟
j’aurais pu t’aider l’avenir
من میتونستم در آینده بهت کمک کنم
pourquoi je n’ai jamais rien vu
چرا من هیچ وقت متوجه چیزی نشدم؟
c’est de ma faute si tu n’es plus
این اشتباه منه اگر تو دیگه نیستی
mais tu n’as rien voulu entendre
ولی تو نخواستی چیزی بشنوی
et tu es parti sans attendre
و تو یکهو رفتی
c’était trop dur et trop souffrant
این خیلی سخت و دردآور بود
que de regarder en avant
که پیش روم رو ببینم
as-tu pensé à toi
به خودت فکر کردی؟
À cette ombre que tu n’as plus
به این سایه ای که دیگه نداریش
À ceux que tu disais tout bas
به اون چیزایی که خیلی آروم میگفتی
t’as menti cette fois
تو این دفعه دروغ گفتی
as-tu pensé à nous
به خودمون فکر کردی؟
À ceux que t’as laissés derrière
به اون چیزایی که پشت سر گذاشتی
toi qui étais sûre d’être mieux
تو که مطمئن بودی بهتر میشی
rien qu’en fermant les yeux
فقط در حالی که چشم هات رو میبندی
juste en fermant les yeux
فقط در حالی که چشم هات رو میبندی
tu es parti y’a rien à faire
تو رفتی ، نمیشه کاریش کرد
t’as décidé de tout laisser
تصمیم گرفتی که همه چیز رو رها کنی
pour t’envoler les bras ouverts
تا با بازوهای گشوده به پرواز دربیای
et arrêter d’espérer
و امیدت رو از دست بدی
as-tu pensé à toi
به خودت فکر کردی؟
À cette ombre que tu n’as plus
به این سایه ای که دیگه نداریش
À ceux que tu disais tout bas
به اون چیزایی که خیلی آروم میگفتی
t’as menti cette fois
تو این دفعه دروغ گفتی
as-tu pensé à nous
به خودمون فکر کردی؟
À ceux que t’as laissés derrière
به اون چیزایی که پشت سر گذاشتی
toi qui étais sûre d’être mieux
تو که مطمئن بودی بهتر میشی
rien qu’en fermant les yeux
فقط در حالی که چشم هات رو میبندی
juste en fermant les yeux
فقط در حالی که چشم هات رو میبندی
نظرات کاربران