به هنگام تلاوت آیه 6 سوره انفطار، «ای انسان، چه چیز تو را در برابر پروردگار كریمت مغرور ساخته است ». فرمود:
برهان گناهكار، نادرست ترین برهانها است، و عذرش از توجیه هر فریب خورده ای بیاساس تر، و خوشحالی او از عدم آگاهی است. ای انسان! چه چیز تو را بر گناه جرأت داده و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودی خود علاقه مند كرده است؟ آیا بیماری تو را درمانی نیست و خواب زدگی تو بیداری ندارد؟ چرا آن گونه كه به دیگران رحم می كنی، به خود رحم نمیكنی؟. چه بسا كسی را در آفتاب سوزان می بینی، بر او سایه می افكنی یا بیماری را مینگری كه سخت ناتوان است، از روی دلسوزی بر او اشك می ریزی، امّا چه چیز تو را بر بیماری خود بی تفاوت كرده و بر مصیبتهای خود شكیبا و از گریه بر حال خویشتن باز داشته است؟ در حالی كه هیچ چیز برای تو عزیزتر از جانت نیست! چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بیدار نكرده است، كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهی مبتلا شده ای؟. پس، سستی دل را، با استقامت درمان كن و خواب زدگی چشمانت را، با بیداری از میان بردار و اطاعتِ خدا را بپذیر و با یادِ خدا اُنس گیر و یاد آور كه تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه، او روی به تو دارد و تو را به عفو خویش میخواند و با كَرَم خویش می پوشاند!، در حالی كه تو از خدا بریده، به غیر او توجّه داری! پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا! و چه ناتوان و بی مقداری تو، كه بر عصیان او جرأت داری، در حالی كه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در سایه رحمت او آرمیده ای. نه بخشش خود را از تو گرفته، و نه پرده اسرار تو را دریده است، بلكه چشم بر هم زدنی، ب یاحسان خدا زنده نبودی، در حالی كه یا در نعمتهای او غرق بودی، یا از گناهان تو پرده پوشی شد، و یا بلا و مصیبتی را از تو دور ساخته است. پس چه فكر میكنی اگر او را اطاعت كنی؟ به خدا سوگند! اگر این رفتار میان دو نفر كه در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت )و تو یكی از آن دو بودی( تو نخستین كسی بودی كه خود را بر زشتی اخلاق و نادرستی كردار محكوم میكردی. به حق میگویم، دنیا تو را نفریفته است، بلكه تو خود فریفته دنیایی دنیا عبرتها را برای تو آشكار، و تو را به تساوی دعوت كرد. دنیا با دردهایی كه در جسم تو میگذارد و با كاهشی كه در توانایی تو ایجاد می كند، راستگوتر از آن است كه به تو دروغ بگوید و یا مغرورت سازد. چه بسا نصیحت كننده ای از دنیا را متّهم كردی، و راستگویی را دروغگو پنداشتی! اگر دنیا را از روی شهرهای ویران شده و خانه های درهم فروریخته بشناسی، آن را یادآوری دلسوز، و اندرز دهنده ای گویا می یابی، كه چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنیا چه خوب خانه ای است برای آن كس كه آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلّی است برای آن كس كه آن را وطن خویش انتخاب نكند. سعادتمندان به وسیله دنیا، در قیامت، كسانی هستند كه امروز از حرام آن می گریزند. آنگاه كه زمین سخت بلرزد و نشانه های هولناك قیامت تحقّق پذیرد، و پیروان هر دینی به آن ملحق شوند، و هر پرستش كننده به معبود خود، و هر اطاعت كننده ای به فرمانده خود رسد، نه چشمی بر خلاف عدالت و برابری در هوا گشوده، و نه قدمی برخلاف حق، آهسته در زمین نهاده میشود. در آن روز چه دلیل هایی كه باطل می گردد و عذرهایی كه پذیرفته نمی شود! پس در جستجوی عذری باش كه پذیرفته شود و دلیلی بجوی كه استوار باشد، و از دنیای فانی برای آخرتِ جاویدان توشه بردار، و برای سفر آخرت وسایل لازم را آماده كن، و چشم به برق نجات بدوز، و بار سفر بربند.
Amir al-mu’minin recited the verse:
O’ thou man! what hath beguild thee from thy Lord, the Most Gracious One. (Qur’an, 82:6)
Then he said: The addressee (in this verse) is devoid of argument and his excuse is most deceptive. He is detaining himself in ignorance. O’ man! what has emboldened you to (commit) sins, what had deceived you about your Allah and what has made you satisfied with the destruction of yourself. Is there no cure for your ailment or no awakening from your sleep? Do you not have pity on yourself as you have on others? Generally, when you see anyone exposed to the heat of the sun you cover him with shade, or if you see anyone afflicted with grief that pains his body you weep out of pity for him. What has then made you patient over your own disease, what has made you firm in your own afflictions, and what has consoled you from weeping over yourself although your life is the most precious of all lives to you, and why does not the fear of an ailment that may befall you in the night keep you wakeful although you lie on the way to Allah’s wrath due to your sins? You should cure the disease of languor in your heart by determination, and the sleep of neglectfulness in your eyes by wakefulness. Be obedient to Allah, and love His remembrance, and picture to yourself that you are running away while He is approaching you. He is calling you to His forgiveness and concealing your faults with His kindness, while you are fleeing away from Him towards others. Certainly, Great is Allah the powerful, Who is so generous, and how humble and weak are you and still so bold to commit His disobedience although you live in His protection and undergo changes of life in the expanse of His kindness. He does not refuse you His kindness and does not remove His protection from you. In fact, you have not been without His kindness even for a moment, whether it be a favour that He conferred upon you or a sin of yours that He has concealed or a calamity that He has warded off from you. What is your idea about Him if you had obeyed Him? By Allah, if this had been the case with two persons equal in power and matching in might (one being inattentive and the other showering favours upon you) then you would have been the first to adjudge yourself to be of bad behaviour and evil deeds. I truthfully say that the world has not deceived you but you have had yourself deceived by it. The world had opened to you the curtains and divulged to you (everything) equally. And in all that it foretold you about the troubles befalling your bodies and the decay in your power, it has been too true and faithful in promise, and did not speak a lie to you or deceive you. There are many who advise you about it but they are blamed, and speak the truth about it but they are opposed. If you understand the world by means of dilapidated houses and forlorn abodes, then with your good understanding and far reaching power of drawing lessons you will find it like one who is kind over you and cautious about you. It is good abode for him who does not like it as an abode, and a good place of stay for him who does not regard it a permanent home for stay. Only those who run away from this world today will be regarded virtuous tomorrow. When the earthquake occurs, the Day of Resurrection approaches with all its severities, the people of every worshipping place cling to it, all the devotees cling to the object of their devotion and all the followers cling to their leader. Then on that day even the opening of an eye in the air and the sound of a footstep on the ground will be assigned its due through His Justice and His Equity. On that day many an argument will prove void and a contention for excuses will stand rejected. Therefore, you should now adopt for yourself the course with which your excuse may hold good and your plea may be proved. Take from the transient things of this world that which will stay for you (in the next world), provide for your journey, keep (your) gaze on the brightness of deliverance and keep ready the saddles (for setting off).
فایل صوتی فارسی مربوط به این خطبه را از لینک ذیل دانلود نمایید:
Download: Nahjul-Balagah-Sermon-223
نظرات کاربران