Deep in the ocean, dead and cast away
در عمق اقیانوس، مرده و جدا افتاده
Where innocences burn in flames
جایی که آدمای بی گناه درون شعله ها می سوزند
A million mile from home, I’m walking ahead
میلیون ها مایل از خونهم فاصله دارم و دارم راه میرم
I’m frozen to the bones, I am
تا استخوان هایم یخ زدهام، من…
A soldier on my own, I don’t know the way
یه سرباز تنهام، من مسیر رو نمیدونم
I’m riding up the heights of shame
بر بلندی های شرمساری سوار شدهام
I’m waiting for the call, the hand on the chest
دستم روی سینمه و (فقط) منتظر ندا هستم
I’m ready for the fight, and fate
برای مبارزه و سرنوشت، آمادهام
The sound of iron shocks* is stuck in my head
صدای مهیب گلولهها درون سرم گیر کردهاند
The thunder of the drums, dictates
طوفان صدای طبلهای جنگی حکم فرماست
The rhythm of the falls, the number of deads
آریتم افتادن جسدها، شمار مردهها
The rising of the horns, ahead
صفیر شیپورها؛ به پیش !
From the dawn of time to the end of days
از ازل تا ابد
I will have to run, away
محکوم به فرار خواهم بود
I want to feel the pain and the bitter taste
می خواهم دوباره درد و طعم تلخ
Of the blood on my lips, again
خون را روی لبهایم حس کنم
This deadly burst of snow is burning my hands
این رگبار مرگبار برف داره دستام رو میسوزونه
I’m frozen to the bones, I am
تا استخوان هایم یخ زدهام، من…
A million miles from home, I’m walking away
میلیون ها مایل از خونهم فاصله دارم و دارم راه میرم
I can’t remind your eyes, your face
نمیتونم چشمات رو بخاطر بیارم، صورتت رو
نظرات کاربران