- عنوان: Tillys Tutus
- نویسنده/انتشارات: Cooper McKenzie
- حوزه: داستان کودکانه
- تعداد صفحه: 95
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 1.29 مگابایت
«برو تو، ای آشغال احمق.» تیلی اسمیت تکه لوله را تکان داد، اما آنطور که قرار بود، از سر خوردن به داخل پایه خودداری کرد. نقشه او این بود که چوب لباسی را سرهم کند، هفت کیسه آویزان را روی آن بگذارد و سپس همه چیز را به داخل مرکز همایشها ببرد. اما او ابتدا باید آن چیز احمقانه را سرهم میکرد. او در حالی که انتهای میله را به زمین میکوبید، به آن غرغر کرد، به این امید که کمی بدرفتاری برای وادار کردن فلز به همکاری کافی باشد. لحظهای قبل از اینکه بوی مضر دود سیگار، عرق الکل و بوی بدن او را خفه کند، صدایی خشن و دودآلود پرسید: «کمک لازم داری، خانم؟» با نگاه کردن به بالا، به مردی که فقط چند قدم جلوتر از او ایستاده بود، خشکش زد. او همانطور که بو میداد، به نظر میرسید. خشن. و کمی ترسناک. او در حالی که شروع به مالیدن دستانش به هم میکرد، گفت: «من آن را با بیست دلار برایت درست میکنم.» چهرهاش لرزی از ترس را در وجودش انداخت. او فکر نمیکرد که او از پول برای یک وعده غذایی خوب استفاده کند. تیلی برای لحظهای آرزو کرد که خواهرانش برگردند، اما او بهتر میدانست. او به آنها اطمینان داده بود که میتواند خودش قفسه را سرهم کند و لباسها را به مرکز همایش ببرد. او به آرامی گفت: «امم، نه ممنون. متاسفم که پولی ندارم. باب؟ داری مزاحم این خانم میشوی؟» صدای مردانهی دیگری به گوش رسید. این صدا لرزهای از نوع دیگر به تن تیلی انداخت.
“Get in there, you stupid piece of poop.” Tilly Smith wiggled the piece of pipe, but it refused to slip into the base like it was supposed to. Her plan was to put the clothes rack together, load the seven hanging bags on it and then roll everything into the convention center. But she had to get the stupid thing put together first. Banging the end of the pole on the ground, she growled at it, hoping a little abuse would be enough to get the metal to cooperate. “Need some help, missy?” a gravelly and smoke-roughened voice asked a moment before the noxious odor of cigarette smoke, alcohol sweat and body odor choked her. Looking up, she froze at the man who stood just a few feet in front of her. He looked the way he smelled. Rough. And kind of scary. “I’ll fix it for you for twenty dollars,” he said as he began rubbing his hands together. His expression sent a shiver of fear through her. She did not think he would use the money for a good meal. For a moment, Tilly wished her sisters would return, but she knew better. She had assured them that she could put the rack together and get the clothes into the convention center by herself. “Um, no thank you. I’m afraid I don’t have any money,” she said softly. “Bob? Are you bothering this lady?” Another male voice sounded. This one sent shiver of a different type through Tilly.
این داستان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
Download: Tillys Tutus

نظرات کاربران