نامه به عبداللّه بن عبّاس پس از یاد خدا و درود! تو از اجَل خود پیشی نخواهی گرفت، و آنچه كه روزی تو نیست به تو نخواهد رسید، و بدان كه روزگار دو روز است: ادامه مطلب
نامه به منذر بن جارود عبدی، كه در فرمانداری خود خیانتی مرتكب شد. پس از یاد خدا و درود! همانا، شایستگی پدرت مرا نسبت به تو خوشبین، و گمان كردم همانند پدرت می باشی، و ادامه مطلب
نامه به سهل بن حنیف انصاری فرماندار مدینه، در سال 37 هجری آنگاه كه گروهی از مردم مدینه گریخته و به معاویه پیوستند. پس از یاد خدا و درود! به من خبر رسیده كه گروهی ادامه مطلب
نامه به حارث هَمدانی به ریسمان قرآن چنگ زن، و از آن نصیحت پذیر، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار، و حقّی را كه در زندگی گذشتگان بود تصدیق كن، و از حوادث ادامه مطلب
نامه به سلمان فارسی، قبل از ایّام خلافت پس از یاد خدا و درود! دنیای حرام چونان مار است، كه پوستی نرم و زهری كشنده دارد؛ پس، از جاذبه های فریبنده آن روی گردان، زیرا ادامه مطلب
نامه به قُثم بن عبّاس، فرماندار شهر مكّه پس از یاد خدا و درود! برای مردم حج را به پای دار، و روزهای خدا را به یادشان آور. در بامداد و شامگاه در یك مجلس ادامه مطلب
نامه به عبد اللّه بن عبّاس، این نامه به گونه دیگری نیز آمده است. پس از یاد خدا و درود! همانا انسان از به دست آوردن چیزی خشنود می شود كه هرگز آن را از ادامه مطلب
نامه دیگری به معاویه پس از جنگ نهروان در سال 38 هجری پس از یاد خدا و درود! معاویه! وقت آن رسیده است كه از حقایق آشكار پند گیری. تو با ادّعاهای باطل همان راه ادامه مطلب
نامه ای در جواب معاویه پس از یاد خدا و درود! چنان كه یادآور شدی، ما و شما هم دوست بودیم و هم خویشاوند، امّا دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد كه ادامه مطلب
در آستانه جنگ جَمَل، سال 36 هجری خبر رسید كه ابوموس یاشعری، فرماندار كوفه، مردم را برای پیوستن به امام (ع) باز می دارد، حضرت این نامه را به او نوشت.از بنده خدا، امير المؤمنين ادامه مطلب