When I go, I go alone
آن هنگام که میروم، تنها میروم
There ain’t no one ever looking out for me
و هرگز هیچکس نیست که در پیام باشد
Just the sun, my own lean shadow
مگر خورشید، مگر سایهی نحیفم
And the wind out among the trees
و بادی که از میان درختان میوزد
Home, it’s far beyond long lost horizons
خانه، بسی دورتر از افقهایی است که دیرزمانی است محو شدهاند
Home I’ll never see
خانهای که هرگز نخواهم دید
For I’ll be a prisoner of the road
چراکه زندانیِ جادهها هستم
And I hold no key that will ever set me free
و هیچ کلیدی در دست ندارم که آزادم کند
Most humbly on my bending knee
خاضعانه زانو میزنم
I’m begging you to help me, please
و التماست میکنم که یاریام کنی
For I’m a prisoner of the road
چرا که زندانیِ جادهها هستم
And I hold no key, I hold no key that will ever set me free
و هیچ کلیدی در دست ندارم، هیچ کلیدی در دست ندارم که آزادم کند
با تشکر از ترجمه