گمنام
Anonymous
من یک گذشته از جان
I’m a devoted,
بی نام و بی نشانم
(and) a nameless
یک بی قرار عاشق
(I’m) an agog,
گم کرده آشیانم
who lost his way home
فریاد عاشقانه
(I’m) screaming for love
خاموش و بی زبانم
(yet) silent and speechless
چیزی نمانده باقی
Nothing remained
جز مشت خاکی از من
but a handful of my dust
جز یک شهید گمنام
but an anonymous martyr
در پاره پاره جانم
with my torn body
این هدیه های خاکی
These dusty gifts
سوغات شهر عشق است
are souvenirs from the city of love
سرشار از آرزوهاست هر تکه استخوانم
Every piece of bone is full of desires
ای سرزمین خوبان
O the land of the beloved ones!
از جان گذشتن آسان
devotion is easy
اما گذشتن از تو
but ignoring you,
هرگز نمیتوانم
Never I can‘t do it
از جانمان گذشتیم
We dedicated our lives
ای خاک پاک میهن
O the holy soil of homeland
ای مانده جاودان از
(that) has been immortalized
خون برادرانم
with my brothers’ blood
این پاره پاره جانم
My torn body,
هر تکه استخوانم
Every piece of bone,
جانم فدای نامت
My life, should be dedicated to you
ایران جاودانم
My immortal Iran
این پاره پاره جانم
My torn body,
هر تکه استخوانم
Every piece of bone,
جانم فدای نامت
My life, should be dedicated to you
ایران جاودانم
My immortal Iran
نظرات کاربران