I have a tale to tell
یه داستان برای گفتن دارم
Sometimes, it gets so hard to hide it well
گاهی خیلی سخت میشه قایمش کرد
I was not ready for the fall
من برای شکست خوردن آماده نبودم
Too blind to see the writing on the wall
برای دیدن واضحات زیادی کور بودم
A man can tell a thousand lies
یه مرد هزار تا دروغ میگه
I’ve learned my lesson well
؛ من درسمو خوب یاد گرفتم
Hope I live to tell the secret I have learned
امیدوارم اونقدر زنده بمونم که رازی رو که میدونم رو فاش
‘Til then, it will burn inside of me
کنم ولی تا اون موقع این راز منو از درون میسوزونه
I know where beauty lives
میدونم اون دختر خوشگل کجا زندگی میکنه
I’ve seen it once, I know the warm she gives
یه بار دیدمش؛ میدونم که خیلی خونگرمه
The light that you could never see
نوری که هرگز نتونستی ببینیش
It shines inside, you can’t take that from me
درونم میدرخشه؛ نمیتونی ازم بگیریش
A man can tell a thousand lies
یه مرد هزار تا دروغ میگه؛
I’ve learned my lesson well
من درسمو خوب یاد گرفتم
Hope I live to tell the secret I have learned
امیدوارم اونقدر زنده بمونم که رازی رو که میدونم رو فاش کنم
‘Til then, it will burn inside of me
ولی تا اون موقع این راز منو از درون میسوزونه
The truth is never far behind
حقیقت هیچوقت خیلی دور نیست
You kept it hidden well
تو خیلی خوب قایمش کردی
If I live to tell the secret I knew
اگه زنده بمونم تا رازی که میدونم رو فاش کنم
Then will I ever have the chance again?
اون وقت شانس دوباره ای میتونم داشته باشم؟
If I ran away, I’d never have the strength to go very far
اگه فرار هم میکردم، هرگز قدرتشو نداشتم که خیلی دور بشم
How would they hear the beating of my heart?
چه جوری صدای تپش قلبم رو میشنیدن؟
Will it grow cold? the secret that I hide? Will I grow old?
اصلا سرد میشه؟رازی که درونم قایم کردم؟ اصلا عمرم میگذره؟
How will they hear? When will they learn? How will they know?
چه جوری میشنون؟کی میفهمن؟چه جوری متوجه میشن؟
A man can tell a thousand lies
یه مرد هزار تا دروغ میگه
I’ve learned my lesson well
؛ من درسمو خوب یاد گرفتم
Hope I live to tell the secret I have learned
امیدوارم اونقدر زنده بمونم که رازی رو که میدونم رو فاش
‘Til then, it will burn inside of me
کنم ولی تا اون موقع این راز منو از درون میسوزونه
The truth is never far behind
حقیقت هیچوقت خیلی دور نیست
You kept it hidden well
تو خیلی خوب قایمش کردی
If I live to tell the secret I knew
اگه زنده بمونم تا رازی که میدونم رو فاش کنم
Then will I ever have the chance again?
اون وقت شانس دوباره ای میتونم داشته باشم؟
نظرات کاربران