It’s quiet as it is tonight
مثل شب ساکته
You’d almost think you were safe
فکر می کنی که جات امنه
Your eyes are full of surprises
چشمات پر از حیرته
They cannot predict my fate
نمیتونن سرنوشت منو پیشگویی کنن
Waiting underneath the stars
زیر نور ستارها منتظر میمونم
There’s something you should know
چیزی هست که باید بدونی
The angels they surround my heart
فرشته ها من رو احاطه می کنن
Telling me to let you go
و به من میگن که ولت کنم بری
I bet you couldn’t
شرط میبندم نمیتونستی
I bet you couldn’t recognize but I’ve been hidin’ to it
شرط میبندم نمیتونستی تشخیص بدی ولی من پشتش مخفی شده بودم
Who am I to criticize?
من کیم که بخوام انتقاد کنم
Somehow I’ll get through it and you won’t even realize
به نوعی از پسش بر میام و تو حتی نمیتونی تشخیص بدی
Falling for your own disguise
تو پوشش خودت گرفتار شدی
It’s like over and over you’re pushing me
انگار بارها و بارها منو هول میدی
Right down to the floor
روی زمین
I should just walk away.
باید فرار کنم
Over and over I keep on coming back for more
ولی باز بارها و بارها بر میگردم تا بیشتر این کار رو با من بکنب
I play into your fantasy
در خیالات تو بازی می کنم
Now that it’s over
ولی حالا دیگه تموم شد
You can lie to me right through your smile
میتونی با خنده هات به من دروغ بگی
I’ve seen behind your eyes
از تو چشمات خوندم
Now it’s over, no more intoxicating my mind
حالا دیگه تموم شد، دیگه نمیتونی ذهنمو مسمو کنی
Even the devil wouldn’t recognize you, but I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، ولی من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you, but I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، ولی من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you, but I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، ولی من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you, I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، من شناختمت
I do, I do
من شناختمت
You almost fooled yourself this time
خودت رو اینبار لوده کردی
That all the saints be praised
چون تمام پرهیزکارا تمجید میشن
You hide your sadness behind your smile
عصبانیتت رو پشت لبخند مخفی می کنی
And you keep your lost heartbreaks
و تو دلشکستگیهای گم شدت رو نگه میداری
The steps that hedge along the ledge
قدمهایی که بر لبه پرتگاه میذاری
It’s much higher than it seems
بلند تر از اونی هست که به نظر میاد
But I’ve been on that ledge before
ولی من قبلا هم بر روی اون پرتگاه بودم
You can’t hide yourself from me
تو نمیتونی خودت رو از من مخفی کنی
I bet you couldn’t
شرط میبندم نمیتونستی
I bet you couldn’t recognize but I’ve been hidin’ to it
شرط میبندم نمیتونستی تشخیص بدی ولی من پشتش مخفی شده بودم
Who am I to criticize?
من کیم که بخوام انتقاد کنم
Somehow I’ll get through it and you won’t even realize
به نوعی از پسش بر میام و تو حتی نمیتونی تشخیص بدی
Falling for your own disguise
تو پوشش خودت گرفتار شدی
It’s like over and over you’re pushing me
انگار بارها و بارها منو هول میدی
Right down to the floor
روی زمین
I should just walk away.
باید فرار کنم
Over and over I keep on coming back for more
ولی باز بارها و بارها بر میگردم تا بیشتر این کار رو با من بکنب
I play into your fantasy
در خیالات تو بازی می کنم
Now that it’s over
ولی حالا دیگه تموم شد
You can lie to me right through your smile
میتونی با خنده هات به من دروغ بگی
I’ve seen behind your eyes
از تو چشمات خوندم
Now it’s over, no more intoxicating my mind
حالا دیگه تموم شد، دیگه نمیتونی ذهنمو مسمو کنی
Even the devil wouldn’t recognize you, I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you, I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you, I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you, I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، من شناختمت
I do, I do
من شناختمت
It’s like over and over you’re pushing me
انگار بارها و بارها منو هول میدی
Right down to the floor
درست روی زمین
I should just walk away.
باید فرار کنم
Over and over I keep on coming back for more
ولی باز بارها و بارها بر میگردم تا بیشتر این کار رو با من بکنب
I play into your fantasy
در خیالات تو بازی می کنم
Now that it’s over
ولی حالا دیگه تموم شد
You can lie to me right through your smile
میتونی با خنده هات به من دروغ بگی
I’ve seen behind your eyes
از تو چشمات خوندم
Now it’s over, no more intoxicating my mind
حالا دیگه تموم شد، دیگه نمیتونی ذهنمو مسمو کنی
Even the devil wouldn’t recognize you, you you you
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه
Even the devil wouldn’t recognize you, you you you
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه
Even the devil wouldn’t recognize you, you you you
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه
Even the devil wouldn’t recognize you, but I do, I do, I do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه، ولی من شناختمت
Even the devil wouldn’t recognize you but i do
حتی شیطان هم نمیتونه تورو بشناسه اما من تونستم
نظرات کاربران