نمیدونی
You Don’t Know
تو چشمات مال من نیست و
Your eyes don’t belong to me, and
نِگات، دنبالِ من نیست و
Your eyes are not after me, and
چِشاتو، دُزدکی دیدم
I sneaked to see your eyes
تو قهوهت، فالِ من نیست و
It’s not my omen in you coffee, and
نمیدونی دیگه حالی
You don’t know that there is no joy
توی، احوالِ من نیست و
in my conditions anymore, and
نمیدونی
You don’t know
تو از من دلخوری اما
You are upset with me, but
اینا، اشکالِ من نیست و
these are not fault, and
از اون، وقتی که هیچ گوشی
Since the time that no ears
دیگه، اِشغالِ من نیست و
is occupied by me (listening to me) anymore, and
نه تو، نه هیچکسِ دیگه
Not you, neither anyone else
تو استقبالِ من نیست و
is welcoming me, and
نمیدونی
You don’t know
تو قلبِ تو دیگه جایی
In your heart there is no place
واسه، امثالِ من نیست و
for people like me, and
یه ذره، دلخوشی حتی
even a little cheer is not
توی، اقبالِ من نیست و
in my fortune, and
بهارش، اینجوری باشه
Having such a spring,
نه امسال، سالِ من نیست و
no, this year is not my year, and
نمیدونی، نمیدونی، نمیدونی
You don’t know, you don’t know, you don’t know
تو چشمات مال من نیست و
Your eyes don’t belong to me, and
نِگات، دنبالِ من نیست و
Your eyes are not after me, and
چِشاتو، دُزدکی دیدم
I sneaked to see your eyes
تو قهوهت، فالِ من نیست و
It’s not my omen in you coffee, and
نمیدونی دیگه حالی
You don‘t know that there is no joy
توی، احوالِ من نیست و
in my conditions anymore, and
نمیدونی
You don’t know
تو از من دلخوری اما
You are upset with me, but
اینا، اشکالِ من نیست و
these are not fault, and
از اون، وقتی که هیچ گوشی
Since the time that no ears
دیگه، اِشغالِ من نیست و
is not occupied by me (listening to me) anymore, and
نه تو، نه هیچکسِ دیگه
Not you, neither anyone else
تو استقبالِ من نیست و
is welcoming me, and
نمیدونی
You don‘t know
نظرات کاربران