I’m limited
من محدودم… (توانم کم شده)
Just look at me
فقط به من نگاه کن
Not with your eyes, with theirs
نه با چشمهای خودت، با چشمهای اونها
I’m limited
من دیگه محدود شدم
And just look at you
و فقط به خودت نگاه کن
You can do all I couldn’t do, Glinda
تو میتونی همهچیزهایی رو انجام بدی که من نتونستم، گلایندا
Here, take it
بگیرش… مال تو
What? But you know I, I can’t read this, I—
چی؟ اما تو میدونی من… من نمیتونم اینو بخونم، من
Well, you have to learn
خب باید یاد بگیری.
Because now it’s up to you
چون از این به بعد همهچیز دست توئه
For both of us
برای هر دومون
Now it’s up to you
الان همهچی به تو بستگی داره
I’ve heard it said That people come into our lives for a reason
شنیدم میگن آدمها به یه دلیل وارد زندگی ما میشن
Bringing something we must learn
چیزی رو با خودشون میارن که باید ازش یاد بگیریم
And we are led To those who help us most to grow
و ما هدایت میشیم سمت کسایی که کمک میکنن رشد کنیم
If we let them
اگه اجازه بدیم
And we help them in return
و ما هم در عوض بهشون کمک میکنیم
Well, I don’t know if I believe that’s true
نمیدونم واقعا باورش دارم یا نه
But I know I’m who I am today
اما یه چیز رو امروز میدونم
Because I knew you
من الان این آدم هستم، چون تو رو شناختم
Like a comet pulled from orbit
مثل یه دنبالهدار که از مدارش بیرون کشیده میشه
As it passes a sun
وقتی از کنار خورشید رد میشه
Like a stream that meets a boulder Halfway through the wood
مثل رودی که وسط جنگل میخوره به یه سنگ بزرگ
Who can say if I’ve been changed for the better?
کی میتونه بگه من به سمت بهتر شدن عوض شدم یا نه؟
But because I knew you
اما چون تو رو شناختم…
I have been changed for good
برای همیشه تغییر کردم
It well may be
شاید این حقیقت داشته باشه
That we will never meet again In this lifetime
که دیگه هیچوقت توی این زندگی همدیگه رو نبینیم.
So let me say before we part
پس بذار قبل از خداحافظی بگم
So much of me
خیلی از چیزی که امروز هستم
Is made of what I learned from you
از چیزهایی ساخته شده که از تو یاد گرفتم.
You’ll be with me
تو همیشه با منی…
Like a handprint on my heart
مثل ردِ یه دست که روی قلبم مونده.
And now whatever way our stories end
و حالا، هر جور که قصههای ما تموم بشه
I know you have rewritten mine
میدونم تو قصهٔ منو دوباره نوشتی،
By being my friend
چون دوستم بودی.
Like a ship blown from its mooring By a wind off the sea
مثل یه کشتی که باد ساحلی از جای بندرش جداش میکنه
Like a seed dropped by a skybird In a distant wood
مثل یه دونه که از بال یه پرنده میافته وسط یه جنگل دور
Who can say if I’ve been changed for the better?
کی میتونه بگه من بهتر شدم یا نه؟
But because I knew you
اما چون تو رو شناختم
Because I knew you
چون تو رو شناختم
I have been changed for good
من برای همیشه تغییر کردم
And just to clear the air
و فقط برای اینکه همهچیز روشن بشه
I ask forgiveness for the things I’ve done you blame me for
برای اون چیزهایی که کردی و تقصیرش رو گردن من انداختی، ازت بخشش میخوام
But then, I guess we know there’s blame to share
ولی فکر کنم هر دومون میدونیم که تقصیر بینمون تقسیم میشه
And none of it seems to matter anymore
و دیگه هیچکدومش مهم نیست…
Like a comet pulled from orbit (Like a ship blown from its mooring)
مثل ستاره دنبالهداری که از مدارش خارج شده (مثل کشتیای که از لنگرگاهش جدا شده)
As it passes a sun (By a wind off the sea)
همچنان که خورشیدی میگذره (به یاری بادی از دریا)
Like a stream that meets a boulder (Like a seed dropped by a bird)
مثل جویباری که به تخته سنگی میرسد (مثل دانهای که از پرندهای میافتد)
Halfway through the wood (In the wood)
مثل دونهای که وسط جنگل میافته
Who can say if I’ve been changed for the better?
کی میتونه بگه من بهتر شدم؟
I do believe I have been changed for the better
ولی من باور دارم… بهتر شدم
And because I knew you
و چون تو رو شناختم
Because I knew you
چون تو رو شناختم
Because I knew you
چون تو رو شناختم
I have been changed For good
برای همیشه تغییر کردم

نظرات کاربران