Moi j’attendais qu’on se déteste
من انتظار داشتم که از هم متنفر شیم
Rien ne viendra plus à présent
حالا دیگه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
De nos amours, ce qu’il en reste
از عشقمون، اون چیزی که باقی مونده
Si peu de chair, tellement de sang
یکمی گوشت، یک عالمه خون
Si peu de chair, tellement de sang
یکمی گوشت، یک عالمه خون
Tu n’es plus là, rien n’a changé
تو دیگه اینجا نیستی، هیچ چیزی عوض نشده
Le problème est le même, tu sais
مشکل همون مشکل سابقه، میدونی …
Je peux vivre sans toi, oui mais
من میتونم بدون تو زندگی کنم، آره … اما
Ce qui me tue, mon amour, c’est
اون چیزی که من رو میکشه، عشقم! اینه که
Que je ne peux vivre sans t’aimer
بدون دوست داشتنت نمیتونم زندگی کنم
Moi j’attendais qu’on se délite
من انتظار داشتم که از هم جدا شیم
Rien ne viendra plus, je le sens
دیگه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، این رو حس میکنم
Comme la vie a passé vite
زندگی چقدر سریع گذشت
Comme désormais tout semble lent
از حالا به بعد چقدر همه چیز آهسته به نظر میاد
Comme désormais tout semble lent
از حالا به بعد چقدر همه چیز آهسته به نظر میاد
Tu n’es plus là, rien n’a changé
تو دیگه اینجا نیستی، هیچ چیزی عوض نشده
Le problème est le même, tu sais
مشکل همون مشکل سابقه، میدونی …
Je peux vivre sans toi, oui mais
من میتونم بدون تو زندگی کنم، آره … اما
Ce qui me tue, mon amour, c’est
اون چیزی که من رو میکشه، عشقم ! اینه که
Que je ne peux vivre sans t’aimer
بدون دوست داشتنت نمیتونم زندگی کنم
Moi j’attendais l’heure de deluge
من منتظر رسیدن سیل بودم
Le feu et les pluies diluviennes
منتظر آتش، باران های سیل آسا
Un torrent pour dernier refuge
رود خروشانی به عنوان آخرین پناهگاه
Mais rien ne vient et ne m’entraîne
اما چیزی نیومد تا من رو با خودش ببره
Mais rien ne vient et ne m’entraîne
اما چیزی نیومد تا من رو با خودش ببره
Tu n’es plus là, rien n’a changé
تو دیگه اینجا نیستی، هیچ چیزی عوض نشده
Le problème est le même, tu sais
مشکل همون مشکل سابقه، میدونی …
Je peux vivre sans toi, oui mais
من میتونم بدون تو زندگی کنم، آره … اما
Ce qui me tue, mon amour, c’est
اون چیزی که من رو میکشه ، عشقم ! اینه که
Que je ne peux vivre sans t’aimer
بدون دوست داشتنت نمیتونم زندگی کنم
Je peux vivre sans toi, oui mais
من میتونم بدون تو زندگی کنم، آره … اما
Ce qui me tue, mon amour, c’est
اون چیزی که من رو میکشه، عشقم! اینه که
Que je ne peux vivre sans t’aimer
بدون دوست داشتنت نمیتونم زندگی کنم

نظرات کاربران