میعاد Tryst در فراسویِ مرزهای تنت تو را دوست میدارم. Beyond the borders of your body, I love you. آینهها و شبپرههای مشتاق را به من بده Give me the mirrors and the ardent moths ادامه مطلب
دست از طلب ندارم تا کام ِ من برآید Never shall I stop seeking till my heart desires come true یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن برآید My flesh reaches the one ادامه مطلب
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم Don’t let the wind blow through your tresses, or I’ll be gone with the wind ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم Don’t even think of seducing [me],or ادامه مطلب
پشت دریاها Beyond the Seven Seas قایقی خواهم ساخت، I’ll build a boat خواهم انداخت به آب. Will put it in the water دور خواهم شد از این خاک غریب Will get away from this ادامه مطلب
میازار موری که… Do not bother the ant which… یکی سیرت نیکمردان شنو __ اگر نیکبختی و مردانه رو Listen some about the way of good people if you want to be happy and gentle ادامه مطلب
تو را من چشم در راهم، شباهنگام I’m looking forward to you, in the dead of night که میگیرند در شاخ تلاجن سایهها رنگ سیاهی When the shadows turn dark in the shrubs’ branches وزان ادامه مطلب
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم Come so that we can scatter flowers and fill the glass to brim with wine فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم Split heaven’s ceiling ادامه مطلب
افق روشن The luminous horizon روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد One day we will find our doves again و مهربانی دستِ زیبایی را خواهد گرفت. and kindness will hold beauty‘s hand. روزی ادامه مطلب
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم In the Name of God the compassionate, the merciful منّت خدای را عَزَّ و جل که طاعتش موجب قُربت است و به شکر اندرشْ مزید نعمت، هر نفسی که فرو میرود ادامه مطلب
میتراود مهتاب Trickles the moonlight میدرخشد شب تاب Glitters the candle fly نیست یک دم شِکَند ِ خواب به چشم کَس و لیک No eyes bat for a heartbeat, and yet غم این خفتهی چند ادامه مطلب