Oh, I remember when this road was my own
اوه، زمانی رو یادم میاد که این راه مال من بود
I pray to God, I just don′t know anymore
خداروشکر میکنم. دیگه چیزی بیشتر از این نمیدونم
I pray to God, I just don’t know anymore
خداروشکر میکنم. دیگه چیزی بیشتر از این نمیدونم
Oh, I lost the feeling but I′m tryina hold on
اوه، احساسم رو از دست دادم اما سعی میکنم ادامه بدم
I thought the end of love is what made you strong
فکر میکردم سرانجام عشق منجر به قدرت میشه
I pray to God, I just don’t know anymore
خداروشکر میکنم. دیگه چیزی بیشتر از این نمیدونم
When there’s no getting through, I won′t hold back
وقتی که هیچ موفقیتی در کار نباشه من هم تأمل نمیکنم
I won′t throw down everything in life I know now
چیزهایی که الان تو زندگی میشناسم رو رد نمیکنم
I’ve been laying on the floor, sleeping on the ground
روی زمین دراز کشیده بودم و خوابم برد
I would give up everything in life if I′d know how
بیخیال همه چیز تو زندگی میشم، میدونم چطوری
‘Cause I can′t stop wondering if I was too late to see the sings
چون نمیتونم از این فکر دست بردارم که شاید برای دیدن آهنگها خیلی دیر شده باشه
If I could go back with hands up
اگه می شد دست بالا (به نشونه تسلیم) به عقب بر گردم
I’d look up into the sky
به آسمون نگا می کردم
And give in, I′d give in, I’d give in
و تسلیم شو، تسلیم می شدم، تسلیم می شدم
I’d give into you, give into you
من تسلیم تو میشم، تسلیم تو میشم
Ooh, when the moon was shinning bright before mornin′
اوه، وقتی ماه سحر درخشان بود
I made a deal with the stars to keep holdin′
با ستاره ها عهد بستم درخشان نگهش دارن
Shinning bright to come and bring me back home
تا منو برگردونه به خونه
The lights in my eyes, they disappeared
نور چشمام ناپدید شدن
A vision in my mind are enough to keep me from fear
ولی تصاویر ذهنم کافین که ترسم رو ازم دور نگه دارن
I won’t let it hold me down the other way around
نمیذارم برعکس منو زمین بزنه
I don′t want the words too, I can’t make a sound
به کلمات هم نیاز ندارم، صدا هم نمی تونم از خودم در بیارم
′Cause I can’t stop wondering if I was too late to see the sings
چون نمیتونم از این فکر دست بردارم که شاید برای دیدن آهنگها خیلی دیر شده باشه
If I could go back with hands up
اگه می شد دست بالا (به نشونه تسلیم) به عقب بر گردم
I′d look up into the sky
به آسمون نگا می کردم
And give in, I’d give in, I’d give in
و تسلیم شو، تسلیم می شدم، تسلیم می شدم
I′d give into you, give into you
من تسلیم تو میشم، تسلیم تو میشم
Can′t hold back, reaching out
نمیتونم جلوی خودمو بگیرم، دست دراز میکنم
(Hot, hot, hot) I was living in the heat of the moment
(داغ، داغ، داغ) داشتم تو گرمای لحظات زندگی می کردم
Between us, I told you that
بین خودمون باشه، بهت گفتم که
(Hot, hot, hot) I was living in the heat of the moment
(داغ، داغ، داغ) داشتم تو گرمای لحظات زندگی می کردم
I’d give in, (Hot, hot) I was living in the heat of the moment
تسلیم میشدم، (داغ، داغ) من در تب و تاب لحظه زندگی میکردم
I′d give in, (Hot, hot) I was living in the heat of the moment
تسلیم میشدم، (داغ، داغ) من در تب و تاب لحظه زندگی میکردم
I’d give in, (Hot, hot) I was living in the heat of the moment
تسلیم میشدم، (داغ، داغ) من در تب و تاب لحظه زندگی میکردم
I′d give in to you, give in to you, I’d give in
تسلیم تو میشدم، تسلیم تو میشدم، تسلیم میشدم
I′d give in, I’d give in, I’d give in
تسلیم میشدم، تسلیم میشدم، تسلیم میشدم
I′d give into you, give into you
من تسلیم تو میشم، تسلیم تو میشم
I′d give in, I’d give in, I′d give in
تسلیم میشدم، تسلیم میشدم، تسلیم میشدم
I’d give into you, give into you
من تسلیم تو میشم، تسلیم تو میشم

نظرات کاربران