Please open the door
لطفا در رو باز کن
Nothing is different, we’ve been here before
هیچ چیز تغییر نکرده، ما قبلا هم توی این موقعیت بودیم
Pacing these halls, trying to talk
قدم زدن در این سالن ها، تلاش برای صحبت کردن
Over the silence
بر فراز سکوت
And pride sticks out its tongue
و غرور زبانش رو بیرون آورده
Laughs at the portrait that we’ve become
به پرتره ای که ما بهش تبدیل شدیم میخنده
Stuck in a frame, unable to change
در یک قاب گیر کردم، نمیتونم تغییر کنم
I was wrong
من در اشتباه بودم
I’m late, but I’m here right now
دیر کردم، ولی الان اینجام
Though I used to be romantic
با اینکه قبلا رومانتیک بودم
I forgot somehow
یه جورایی فراموش کردم
Time can make you blind
زمان میتونه کورت کنه
But I see you now
اما حالا تو رو میبینم
As we’re layin’ in the darkness
در حالی که توی تاریکی دراز کشیدیم
Did I wait too long
برای مدت زمان زیادی منتظر بودم
To turn the lights back on?
تا چراغ ها رو دوباره روشن کنم؟
Herе, stuck on a hill
اینجا، روی تپه گیر افتادیم
Outsiders inside the homе that we built
افراد بیگانه داخل خونه ای که ما ساختیم هستن
The cold settles in
سرما جا خشک میکند
It’s been a long winter of indifference
این یه زمستان طولانی از بی تفاوتی است
And maybe you love me, maybe you don’t
و شاید تو عاشقم باشی، شاید نباشی
Maybe you’ll learn to and maybe you won’t
شاید یاد بگیری و شاید نه
You’ve had enough, but I won’t give up On you
تو به اندازه کافی داشتی، اما من سر تو تسلیم نمیشم
I’m late, but I’m here right now
دیر کردم، ولی الان اینجام
Though I used to be romantic
با اینکه قبلا رومانتیک بودم
I forgot somehow
یه جورایی فراموش کردم
Time can make you blind
زمان میتونه کورت کنه
But I see you now
اما حالا تو رو میبینم
As we’re layin’ in the darkness
در حالی که توی تاریکی دراز کشیدیم
Did I wait too long
برای مدت زمان زیادی منتظر بودم
To turn the lights back on?
تا چراغ ها رو دوباره روشن کنم؟
I’m late, but I’m here right now
دیر کردم، ولی الان اینجام
Though I used to be romantic
با اینکه قبلا رومانتیک بودم
I forgot somehow
یه جورایی فراموش کردم
Time can make you blind
زمان میتونه کورت کنه
But I see you now
اما حالا تو رو میبینم
As we’re layin’ in the darkness
در حالی که توی تاریکی دراز کشیدیم
Did I wait too long
برای مدت زمان زیادی منتظر بودم
To turn the lights back on?
تا چراغ ها رو دوباره روشن کنم؟
I’m here right now
الان اینجام
Yes, I’m here right now
آره، الان اینجام
Looking for forgiveness
به دنبال بخشیده شدن
I can see as we’re layin’ in the darkness
میتونم ببینم که درون تاریکی دراز کشیدیم
Yeah, as we’re layin’ in the darkness
آره، در حالی که درون تاریکی دراز کشیدیم
Did I wait too long
برای مدت زمان زیادی منتظر بودم
To turn the lights back on?
تا چراغ ها رو دوباره روشن کنم؟
نظرات کاربران