چند سال پیش، داشتم در فید اینستاگرامم ورق می زدم که با تصویری از میراندا، بهترین دوست دوران کودکی ام روبرو شدم. او در یک ساحل زیبای استوایی با شن و ماسه سفید، برنزه و درخشان بود و در یک حالت یوگای باورنکردنی منحرف شده بود. در مقابل، من در اتاق نشیمنم نشسته بودم، سفید خمیری و عمیقاً در برابر هوای سرد مین، تقریباً به دلیل استفاده از فناوری به کما رفته بودم. و من متوجه چیزی شدم. وقتی به عکس خیره شدم، گلویم کمی به هم فشرده شد. شانه هایم فقط یک تار مو بلند شد. و شکمم افتاد یه فکری به ذهنم رسید: اوه. کاشکی من بودم. به دنبال آن مجموعه ای از دلایل بود که نشان می داد من از او بهتر بودم، در تلاشی ناامیدکننده برای اینکه خودم را بهتر کنم.
A few years back, I was scrolling through my Instagram feed when I came across an image of Miranda, my childhood best friend. She was on a beautiful white-sand tropical beach, tan and radiant, contorted into an incredible yoga pose. In contrast, I was sitting in my living room, pasty white and deeply bundled against the frigid Maine temps, nearly comatose from tech use. And I noticed something. As I stared at the pic, my throat clenched slightly. My shoulders rose up just a hair. And my stomach dropped. I had a wisp of a thought: Ugh. I wish that was me. This was followed by a cascade of reasons that I was better than her, in a desperate attempt to make myself feel better.
این کتاب را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
نظرات کاربران