As above, so below
از بالا، تا پایین
Dismantled piece by piece, what′s left will not decease
تکه به تکه تجزیه شده، [ولی] چیزی که مونده بیماری نیست
As within, so without
از داخل، به بیرون
The seasons bring relief, let me live and die in peace
فصل ها تسکین به همراه میارن، بذار زندگی کنم و در آرامش بمیرم
(Let me live and die in peace, let me live and die in peace)
(بگذار در آرامش زندگی کنم و بمیرم، بگذار در آرامش زندگی کنم و بمیرم)
(Let me live and die in peace, let me live and die in peace)
(بگذار در آرامش زندگی کنم و بمیرم، بگذار در آرامش زندگی کنم و بمیرم)
I will be consumed, returned into the Earth
تجزیه میشم، دوباره به زمین برمی گردم
Only passing through, nothing left to hold on to
فقط در حال عبورم، چیزی نمونده که بهش بچسبم
Like the thaw against the snow, into the undertow
مثل یخی که تو برف داره آب میشه، به زیر آب کشیده میشم
Cut the chord and cast me out, and cast me out
رشته [زندگی] رو ببر و منو بیرون کن، و منو بیرون کن
It’s a promise that you cannot break
این قولیِ که نمیتونی بشکنی
Was your life worth dying for?
زندگیت ارزش مردن داشته ؟
The universe survives on give and take
جهان بر پایه داد و ستد میگرده
Death is an open door
مرگ یه دِر بازِ
It′s a promise that you cannot break
این قولیِ که نمیتونی بشکنی
Was your life worth dying for?
زندگیت ارزش مردن داشته ؟
The universe survives on give and take
جهان بر پایه داد و ستد میگرده
Decay is the only law
متلاشی شدن تنها قانونه
As above, so below
از بالا، تا پایین
Dismantled piece by piece, what’s left will not decease
تکه به تکه تجزیه شده، [ولی] چیزی که مونده بیماری نیست
As within, so without
از داخل، به بیرون
The seasons bring relief, just let me live and die in peace
فصل ها تسکین به همراه میارن، فقط بذار زندگی کنم و در آرامش بمیرم
“Change, and everything is change, nothing can be held on to”
“تغییر، و همه چیز تغییر میکنه، چیزی نیست که بشه بهش تکیه کرد
“To the degree that you go with a stream”
وقتی که با جریان بری
“You see, you are still”
میبینی که ثابتی
“You are flowing with it”
[در عین حال] باهاش حرکت میکنی
“But to the degree you resist the stream, then you notice”
ولی وقتی در برابر جریان مقاومت کنی، اونوقت میفهمی
“That the current is rushing past you and fighting you”
جریان سریعا در حال گذشتنه و باهات میجنگه
“So swim with it, go with it”
پس باهاش شنا کن، باهاش برو
“And you’re there, you′re at rest”
و تو اونجایی، تو در آرامشی”
It′ll wear you down through skin and bone, through skin and bone
اون [مثل یه سرطان] از توی پوست و استخون تو رو فرسوده میکنه، از توی پوست و استخون
It’s as if my mind has a mind of its own, has a mind of its own
مثل این میمونه ذهن تو ذهن خودشو داشته باشه، ذهن خودشو داشته باشه
It′ll wear you down through skin and bone, through skin and bone
اون [مثل یه سرطان] از توی پوست و استخون تو رو فرسوده میکنه، از توی پوست و استخون
It’s as if my mind has a mind of its own, has a mind of its own
مثل این میمونه ذهن تو ذهن خودشو داشته باشه، ذهن خودشو داشته باشه
When my heart skips two beats
وقتی قلبم دو ضربان رد بده ،
I am hidden deep, fast asleep
تو عمق پنهان شدم(دفن شدم)، به خواب میرم
The sea will part where oceans meet
دریا از هم جدا میشه، جایی که دو اقیانوس به هم میرسن
Finally complete
بالاخره تموم شد
It′s a promise that you cannot break
این قولیِ که نمیتونی بشکنی
Was your life worth dying for?
زندگیت ارزش مردن داشته ؟
The universe survives on give and take
جهان بر پایه داد و ستد میگرده
Death is an open door
مرگ یه دِر بازِ
It’s a promise that you cannot break
این قولیِ که نمیتونی بشکنی
Was your life worth dying for?
زندگیت ارزش مردن داشته ؟
The universe survives on give and take
جهان بر پایه داد و ستد میگرده
Decay is the only law
متلاشی شدن تنها قانونه
Swan song, a declaration of endlessness
آهنگ قو، یه اعلام به پایان ناپذیریه
I swear I will not look back as I return into the black
قسم میخورم عقبو نگاه نکنم وقتی که به تاریکی برگشتم
When the veil lifts, how will I know? How will I know?
وقتی که حجاب ها برداشته شن، چطور میتونم بدونم؟ چطور میتونم بدونم؟
Will I see God?
آیا خدا رو میبینم ؟
As above, so below
از بالا، تا پایین
Dismantled piece by piece, what′s left will not decease
تکه به تکه تجزیه شده، [ولی] چیزی که مونده بیماری نیست
As within, so without
از داخل، به بیرون
The seasons bring relief, just let me live and die in peace
فصل ها تسکین به همراه میارن، فقط بذار زندگی کنم و در آرامش بمیرم
“You can’t hang on to yourself”
“نمیتونی به خودت تکیه کنی”
“You don’t have to try not to hang on to yourself”
نمیخواد تلاش کنی که به خودت تکیه کنی
“It can′t be done, and that is salvation”
قابل انجام نیست، و اون رستگاریه
“′Memento Mori’, be mindful of death”
‘ممنتو موری’ – حواست به مرگ باشه”

نظرات کاربران