Tu dis : « Bonjour » tu dis : « Merci »
تو سلام میکنی ، تشکر میکنی
T’es toujours à l’heure au bureau
همیشه سر موقع تو دفتر کارت حاضر میشی
Le bien aimable, bien poli
خیلی دوست داشتنی هستی ، خیلی مودبی
On te prend jamais en défaut
هیچ وقت نشده که مچت رو بگیریم
T’es pas du genre qui s’énerve
تو از اون دسته از آدم هایی نیستی که عصبی میشن
Qui aime taper du poing sur la table
اون هایی که دوست دارن با مشت بکوبن رو میز
Plutôt celui sur la réserve
بیشتر از اون هایی هستی که به خاطر خویشتن داریشون
Qui tempère, qui est calme
روحیه معتدلی دارن و آدم آرومی هستن
Combien de temps encore
چقدر دیگه
Faudra-t-il agir comme ils aiment ?
باید اونجور که اون ها دوست دارن رفتار کنی ؟
Combien de bruit encore
چقدر دیگه شایعه
Avant l’acouphène ?
قبل از اینکه گوشِت وزوز کنه ؟
Un jour tu diras : « Stop »
! ” یه روز میرسه که تو میگی ” بسه
T’inverseras les règles
قوانینت رو به هم میریزی
Tu claqueras cette porte
تو این در رو میکوبی به هم
Pour en ouvrir une nouvelle
تا یه در دیگه ای رو باز کنی
Un jour tu diras : « Stop »
! “یه روز میرسه که تو میگی ” بسه
T’inverseras les règles
قوانینت رو به هم میریزی
Tu claqueras cette porte
تو این در رو میکوبی به هم
Pour en ouvrir une nouvelle
تا یه در دیگه ای رو باز کنی
Faudrait être beau, faudrait être digne
باید زیبا بود ، باید با متانت بود
Faudrait être fort et puis fragile
باید قوی بود و بعد شکننده بود
Faudrait être comme elle, comme il
باید مثل این زنه بود ، مثل اون مرده بود
Être belle, être in
زیبا بود ، …
Faudrait sourire même au pire
باید حتی تو بدترین حالت هم لبخند زد
Faudrait être docile et utile
باید سر به راه و مفید بود
Faudrait être monsieur Tout-le-Monde
باید یه آدم معمولی بود
Et en même temps être unique
و در عین حال منحصر به فرد
Combien de temps encore
چقدر دیگه
Faudra-t-il agir comme ils aiment ?
باید اونجور که اون ها دوست دارن رفتار کنی ؟
Combien de bruit encore
چقدر دیگه شایعه
Avant l’acouphène ?
قبل از اینکه گوشِت وزوز کنه ؟
Un jour tu diras : « Stop »
! “یه روز میرسه که تو میگی ” بسه
T’inverseras les règles
قوانینت رو به هم میریزی
Tu claqueras cette porte
تو این در رو میکوبی به هم
Pour en ouvrir une nouvelle
تا یه در دیگه ای رو باز کنی
Un jour tu diras : « Stop »
! “یه روز میرسه که تو میگی ” بسه
T’inverseras les règles
قوانینت رو به هم میریزی
Tu claqueras cette porte
تو این در رو میکوبی به هم
Pour en ouvrir une nouvelle
تا یه در دیگه ای رو باز کنی
Un jour tu diras : « Stop »
! “یه روز میرسه که تو میگی ” بسه
T’inverseras les règles
قوانینت رو به هم میریزی
Tu claqueras cette porte
تو این در رو میکوبی به هم
Pour en ouvrir une nouvelle
تا یه در دیگه ای رو باز کنی
Puisqu’on a qu’une seule vie
از اونجایی که ما فقط یه بار زندگی میکنیم
Faudra être vivant
باید سرزنده بود
Se laisser dévier
باید از مسیر اصلیمون فاصله بگیریم
Prendre chaque courant
و هر روندی که پیش رومون میبینیم انتخاب کنیم
On n’aura peur de rien
ما از چیزی ترس نداریم
On dira tout très fort
ما همه چیز رو با قدرت بیان میکنیم
On prendra notre destin
ما سرنوشتمون رو انتخاب میکنیم
Bras le cou, bras le corps
Tu dis : « Bonjour » tu dis : « Merci »
تو سلام میکنی ، تشکر میکنی
T’iras plus jamais au bureau
دیگه هیچ وقت دفتر کارِت نمیری
نظرات کاربران